عنوان
|
دیدگاه مولانا دربارۀ جهان منتظم بمنزلۀ تجلی الهی
|
نوع پژوهش
|
پایان نامه های تقاضا محور و غیر تقاضا محور
|
کلیدواژهها
|
مولوی، تئوفانی(تجلی)، سمبول، بازگشت به اصل، تبدیل، جهان منتظم
|
چکیده
|
قرار گرفتن مضمون بازگشت به اصل به عنوان هدف غایی مولانا شرح نحوۀ آن را در کلیه آثارش به دنبال داشته است این رساله با کشف اینکه مولانا تئوفانیها را نشانه گذاری کرده است آغاز شد و به دست آمد که از نظر ،مولانا برای گذشتن از مراتبی که نهایتا به بازگشت به اصل منتج می شوند تئوفانی تنها وسیله است. تئوفانی تجلی ای الهی از عالم برتر .است در زبان فارسی کلمه ای برای تخصیص به این نوع تجلی که مستقیم ترین نوع تجلی خداوند است نداریم پس از معادل یونانی آن یعنی تئوفانی استفاده می کنیم این تجلی یعنی تئوفانی قابل رخداد در کلیه جهان منتظم .است سالک باید خود را آماده کرده منتظر آن باشد. آنگاه خداوند در عالمی فرودست صورتی به خود می پذیرد تا بواسطه تجانسی که از این راه با عالم فرودست خواهد یافت قادر به بازگرداندن سالک از عالم فرودست به عالم برتر باشد. از نظر مولانا همانطور که تجلی سبب جدایی انسان از اصل شده است تنها همان قادر است دو مرتبه او را به اصل خود باز گرداند. به عقیدۀ مولانا راه بازگشت به اصل انجام تبدیلاتی بوسیله تئوفانی است. تئوفانی که به خاطر طبیعت دو سویه اش ماهیتا یک سمبول است با این تبدیلات گذراننده سالک از مراتب مختلف سلوک به سوی اصل و نهایتا متحد کننده آن با اصل است. لذا در این رساله تمامی سمبولیسمهای مورد استفاده مولانا مربوط به این تبدیلات و نکات در خور توجهی دربارۀ آنها شناسایی شد. بر این اساس سالک که در رازآموزی با سمبولیسم پدیده های جهان منتظم و ارتباط آنها با تئوفانی آشنا شده است در رویارویی با هر یک از آنها حضور تئوفانی در ضمیرش فرا خوانده می شود و تمامیت وجود سالک اعم از حواس مزاج خو و نفس در مراحلی بوسیله تئوفانی مبدل می شوند این راهی است برای باز جذب بقیه شئون زندگی سالک در ذکر که اساسی ترین تعلیم مولانا در پرداختن روشمند به نام ﷲ است.
|
پژوهشگران
|
ساسان زندمقدم (دانشجو)، محسن ذوالفقاری (استاد مشاور)، سیده زهرا موسوی (مرحوم) (استاد مشاور)، جلیل مشیدی (استاد راهنما)
|