توجه به قرائن کلام برای فهم معنا و مراد آن، از اصول عقلایی محاوره میان انسانهاست. کشف معانی و مقاصد آیات قرآن کریم نیز از این امر مستثنا نیست؛ زیرا منطبق با زبان بشری و قواعد حاکم بر آن نازل شده است. مفسران قرآن در اصل لزوم توجه به قرائن در تفسیر وحدت نظر داشته، اما در نگرش و نحوه کاربست قرائن، دارای عملکردی متفاوت بودهاند که این امر، نقش مؤثری در بروز اختلافات تفسیری داشته است. پژوهش حاضر، باهدف بررسی و ارزیابی رویکرد صادقی تهرانی و جوادی آملی به انواع قرینه و تأثیر آن در اختلافات تفسیری آیه قصر نماز با روش تحلیلی- تطبیقی، سامان یافته است. نتایج پژوهش، نشان میدهد که دو مفسر، باوجود همسویی در روش تفسیری و مذهب، در رویکرد به قرائن و نحوه کاربست آنها در تفسیر آیه، عملکرد متفاوتی دارند که این امر، تأثیر زیادی در اختلافات تفسیری میان آنها داشته است. صادقی تهرانی با توجه به اینکه تا حد زیادی به قرآنبسندگی در تفسیر گرایش دارد، بیشتر از قرینه متصل سیاق و منفصل آیات استفاده نموده و به خاطر داشتن دید انتقادی به روایات، از این قرینه در تفسیر آیه کمتر استفاده کرده، ولی جوادی آملی هرچند از قرائنی مانند سیاق و آیات مرتبط استفاده نموده، با توجه به اینکه آیه را از آیات الاحکامی میداند که روایات معتبر از معصومان (ع) در تبیین آن وجود دارد، بیشتر از قرینه منفصل روایات استفاده کرده است.