توحید یکی از آموزه های ادیان ابراهیمی است.یکی از مهم ترین آموزه های اسلام توحید است.آیات قرآن و احادیث پیامبر(ص) بر این موضوع تأکید کرده اند. بر این اساس مفسران می کوشند تا روشمندانه آیات توحیدی قرآن را تفسیر کنند.ابن تیمیه یکی از مفسران قرآن برپایه مبانی و روش خویش به تفسیر آیات مذکور پرداخته است. دیدگاه های تفسیری او پیرامون آیات توحید واکنش هایی را از سوی عالمان و مفسران قرآن کریم بر انگیخته است.آیت الله سبحانی یکی از مفسرانی است که با رویکرد ابن تیمیه در این باره مخالف است.او در این زمینه آراء و اندیشه هایی متناسب با رویکرد و مبنای تفسیری خویش مطرح کرده است. نگارنده در این نوشتار در صدد بیان رویکرد ابن تیمیه و آیت الله سبحانی پیرامون آیات توحید است.قابل یاد آوری است درباره روش و مبانی تفسیری ابن تیمیه پژوهش هایی انجام شده است ولی هیچ یک به موضوع مذکور نپرداخته اند.در این پژوهش نگارنده در صدد آنست که به این پرسش پاسخ دهد که ابن تیمیه و آیت الله سبحانی از آیات توحیدی چه تفسیرها و برداشت هایی را ارائه کرده چه ملاک هایی را در این رابطه در نظر داشته اند؟ یافته های این مطالعه که باروش توصیفی- تحلیلی می باشد نشان می دهد که اساس تفسیرهای ابن تیمیه ناشی از: ظاهرگرایی، منع تأویل و مجاز در قرآن و عدم استفاده از عقل در این برداشت هاست، که منجر به نتایجی در تفسیر هم چون اعتقاد به تجسیم و تشبیه در باورهای ابن تیمیه شده است، در حالیکه سبحانی با اعتقاد به حجیت ظواهر قرآن و پذیرش وجود کنایه و مجاز در قرآن،قائل به تأویل در برخی از آیات قرآن می باشد،این مبنا منجر به نتایج مهمی در زمینه ی تفسیر آیات توحیدی شده،به گونه ی که برداشت های ایشان از هرگونه تشبیه و تجسیم به دور بوده، تفسیری روشمندانه از این آیات مطرح شده است.