عنوان
|
هنر و سیاست؛ زمینه های تعامل و تقابل سیاست و هنر در پست مدرنیسم
|
نوع پژوهش
|
مقاله چاپشده
|
کلیدواژهها
|
پسااستعمارگرایی پست مدرنیسم سرمایه داری متأخر سیاست زیبایی شناسی.
|
چکیده
|
پست مدرنیسم با مطرح شدن در چند دهۀ گذشته، مباحث و پرسش های گستردۀ فلسفی، ایدئولوژیک و زیبایی شناختی بسیاری را گسترش داد. یکی از این پرسش های جدی که نظر بسیاری از متفکران علوم اجتماعی و نظریۀ سیاسی را به خود معطوف کرده، نسبت میان پست مدرنیسم به مثابۀ یک مکتب هنری و زیبایی شناختی است که بعد از مدرنیسم سر برآورده و امر سیاسی است. مقالۀ حاضر با ابتنا به دیدگاه های متفکران برجستۀ پست مدرن در پی بررسی این پرسش است که آیا برخلاف نظر کانت که از استقلال و غیرهدفمند بودن هنر سخن گفته بود، در موقعیت کنونی می توان از زیبایی شناسی سیاسی و امکان سیاسی شدن هنر سخن گفت؟ به منظور پاسخ به این پرسش نویسندگان مقالۀ حاضر برای اثبات دعوی خود از سیاسی شدن هنر و الگوی زیبایی شناسی سیاسی پست مدرنیستی، چند مفهوم را به بررسی و نقد می گذارند. این مقوله ها عبارت اند از: مصرف زدگی در سرمایه داری متأخر، نقد سیاست اقلیت و زیبایی شناسی سیاسی در سخن پسااستعماری. مقالۀ حاضر به روش توصیفی تحلیلی به نگارش درآمده و از چارچوب نظریۀ انتقادی متفکرانی چون لئوتار، فردیک جیمسون و میشل فوکو بهره برده است.
|
پژوهشگران
|
محمد تقی قزلسفلی (نفر اول)، سیده آمنه میرخوشخو (نفر دوم)
|