عنوان
|
بررسی دیدگاه مستشرقان پیرامون جامعیت قرآن
|
نوع پژوهش
|
مقاله ارائهشده
|
کلیدواژهها
|
قرآن، جامعیت، تمدن سازی، گلدزیهر، مارگلیوث، دوپرسوال، شاتوبریان
|
چکیده
|
خاورشناسان از دیرباز تحقیقاتی درباره ی قرآن انجام داده اند که در این میان به جامعیت آن نیز متعرض شده و از گستره ی موضوعات قرآنی سخن رانده اند. در رابطه با این مسئله، مستشرقین دو دسته اند؛ برخی مخالف جامعیت قرآن بوده، اصول و تعالیم آن را ناکارآمد می دانند؛ در مقابل نیز برخی موافق جامعیت و کمال قرآن و معتقد به تمدن سازی اسلام می باشند. این مقاله با رویکرد تحلیلی-توصیفی به پاسخ به این سؤال می پردازد که آیا آن چه که به عنوان عدم جامعیت قرآن توسط برخی از مستشرقان مطرح شده است دیدگاه صحیحی است؟ و آیا همه ی مستشرقانی که به مطالعه ی قرآن پرداخته اند، این دیدگاه را قبول دارند یا مخالفانی نیز در بین آن ها وجود دارد که معتقد به جامعیت قرآن و جهانی بودن آن هستند؟ اگر چه پاره ای از تحقیقات خاورشناسان با غرض ورزی های سیاسی و اسـتعماری همراه بوده اما آنچه که آشکارتر می شود، ضعف مبانی و دلایل دیدگاه دسته اول است، مانند فهم غلط از صفات خداوند، منحصر کردن اسلام به اعراب، نگاه تک بعدی به آیات قرآن و تعصب در نپذیرفتن برتری اسلام بر مسیحیت. در مقابل هم بعضی از مستشرقان که با انگیزه ی علمی به بررسی قرآن پرداخته اند، بر جامعیت و قلمرو وسیع موضوعی قرآن اعتراف کرده، لب به تمجید و تکریم آن گشوده اند.
|
پژوهشگران
|
سیده زهرا طباطبایی (نفر دوم)، علی شمس (نفر اول)
|