چکیده زمینه و هدف: نگرش به یادگیری ترکیبی احساس موافق یا مخالفی که دانشجویان نسبت به ادغام اساسی و متفکرانه روش چهره به چهره با فناوری برخط دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین خودکارآمدی رایانه ای، خودکارآمدی تحصیلی، و انگیزش پیشرفت با نگرش نسبت به بادگبری ترکیبی دانشجویان دانشکده علوم انسانی دانشگاه اراک در سال تحصیلی 96-1395 انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشکده علوم انسانی دانشگاه اراک و نمونه تحقیق شامل 288نفر است.در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد، ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش شامل پرسشنامه نگرش نسبت به رویکرد یادگیری ترکیبی عجم و همکاران، پرسشنامه خودکارآمدی رایانه ای مورفی، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی اون و فرامن، پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس می باشد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و همچنین آمار استنباطی شامل همبستگی، و رگرسیون چند متغیره استفاده شد، تحلیل داده ها با نرم افزار spss انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد بین خودکارآمدی رایانه ای، خودکارآمدی تحصیلی، و انگیزش پیشرفت با نگرش نسبت به رویکرد یادگیری ترکیبی رابطه معنی داری وجود داشت. همچنین این سه متغیر در مجموع 21 درصد از واریانس متغیر نگرش نسبت به رویکرد یادگیری ترکیبی را پیش بینی کرد. نتیجه گیری: خودکارآمدی رایانه ای، خودکارآمدی تحصیلی، و انگیزش پیشرفت دانشجویان می توانند نگرش نسبت به رویکرد یادگیری ترکیبی را پیش بینی کنند. موفقیت یادگیری ترکیبی به نگرش یادگیرنده وابسته است. بنایراین برای موفقیت و پیشرفت محیط یادگیری ترکیبی باید نگرش دانشجویان را نسبت به این رویکرد یادگیری مورد بررسی قرار گیرد. در نتیجه نگرش دانشجویان نسبت به رویکرد یادگیری ترکیبی را می توان از طریق متغییرهای خودکارآمدی رایانه ای، خودکارآمدی تحصیلی، و انگیزش پیشرفت پیش بینی کرد.