این پژوهش اثربخشی راهبرد یادگیری مغزمحور بر لذت یادگیری و عملکرد تحصیلی دانشآموزان پایهی ششم ابتدایی شهرستان شازند در درس علوم تجربی در سال تحصیلی (02-1401) را مورد بررسی قرار داده است. نمونه موردمطالعه شامل 50 نفر دانشآموز دختر پایه ششم ابتدایی بود که به تصادف در دو گروه قرار گرفتند. 25 نفر در گروه آزمایش و 25 نفر در گروه کنترل بودند. برای سنجش لذت یادگیری از پرسشنامه هیجانات تحصیلی پکران استفاده شد و عملکرد تحصیلی نیز به وسیله پرسشنامه محقق ساخته سنجیده شد. در این پژوهش نیمهآزمایشی از طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل استفاده گردید؛ ابتدا پیشآزمون عملکرد تحصیلی و لذت یادگیری از دانشآموزان گرفته شد و سپس به مدت دو ماه گروه آزمایش در درس علوم تجربی تحت آموزش با راهبرد یادگیری مغزمحور قرار گرفتند و گروه کنترل تحت آموزش رایج در مدارس قرار داشتند و مداخلهای در روند تدریس آنان صورت نگرفت. پس از اتمام دوره پسآزمون عملکرد تحصیلی و لذت یادگیری از کلیه دانشآموزان گرفته شد. دادهها جمعآوری شده و برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری در دو سطح توصیفی (شاخصهای مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (تحلیل کوواریانس) استفاده شد (p>0.05). نتایج پژوهش بیانگر آن بود که با در نظر گرفتن محدودیتهای پژوهش میتوان گفت فرضیۀ پژوهش مبنی بر اثربخشی مداخلۀ آموزشی راهبرد یادگیری مغز محور در بهبود لذت یادگیری و عملکرد تحصیلی دانشآموزان پایۀ ششم ابتدایی، تأیید شد و یادگیری مغزمحور، میزان لذت یادگیری و عملکرد تحصیلی دانشآموزان را به طور معناداری افزایش داده است. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد میشود در راستای توجه بیشتر به نظریات نوین حوزهی آموزش و پرورش در جهان، پژوهشگران این راهبرد را مورد توجه قرار داده و اثربخشی آن را بر روی دیگر متغیرهای آموزشی نیز مورد بررسی قرار دهند و نظام آموزشی نیز نظریات نوین آموزشی همچون یادگیری مغزمحور را در روشهای تدریس معلمان گرامی مدنظر قرار دهد.