داستان های کودکان نقش مؤثری در تکوین و رشد شخصیت کودک دارند؛ بنابراین نویسنده ی داستان کودک باید نسبت به عناصرتشکیل دهنده ی داستان کاملا آگاه باشد تا بتواند داستان هایی با مضامین اخلاقی، آموزشی مناسبی برای کودکان بیافریند. این پایان نامه به نقد و بررسی ادبیات داستانی کودک در مصر با تکیه بر مجموعه ی( حکایات الشعوب) عبدالتواب یوسف پرداخت. هدف از انتخاب این موضوع، بررسی اجمالی ادبیات داستانی کودک در مصر و معرفی عبدالتواب یوسف، پیشگام ادبیات کودک معاصرعرب از مصر بود که نزدیک به 600 اثر تألیفی از خود به جای گذاشته است و جایگاه ویژه ای در این زمینه دارد و به این حوزه علاقه فراوانی داشت. وی معتقد بود که اولین سؤال درباره ی ادبیات کودک این است که آیا این داستان لذت بخش است یا نه؟ و به همین دلیل کتاب های طنز و جدی بسیاری برای کودکان نوشت و زندگی خود را وقف کودکان کرد. هدف دیگر، نقد و بررسی عناصرداستانی مجموعه (حکایات الشعوب) بود. به همین منظور، روش توصیفی- تحلیلی برای این پژوهش انتخاب گردید. نتایج به دست آمده در این پژوهش اینگونه بود: 1. شخصیت: شخصیت های داستان ها هم انسان و هم غیرانسان بودند و نویسنده شخصیت های پویا و ایستا را در آن ها استفاده کرده بود. 2. درون مایه: همه ی داستان ها به شیوه ی غیرمستقیم، مسائل اخلاقی، تربیتی و اجتماعی را بیان می کردند. 3. زاویۀ دید: درداستان ها زاویۀ دید سوم شخص یا دانای کل بود و از گفتگو کمتر استفاده شده بود. 4. سبک: عبدالتواب در این حکایت ها از واژه های ساده و آهنگین استفاده کرده بود و برای برخی واژه ها مترادف هم آورده بود. وی سبک منحصر به فردی دارد و پی رنگ داستان هایش قوی هستند و حتی برخی داستان ها 2 پی رفت داشتند. این نویسنده از واژه ها و عبارات توصیفی هم استفاده کرده بود.