1403/09/02
سید ابوالفضل سجادی

سید ابوالفضل سجادی

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید: https://orcid.org/0000-0001-6340-123X
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده ادبیات و زبان های خارجی
نشانی: دانشگاه اراک، گروه زبان و ادبیات عربی
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
«بررسی و تحلیل فرمالیستی سوره های «طه» و «أنبیاء»
نوع پژوهش
پایان نامه های تقاضا محور و غیر تقاضا محور
کلیدواژه‌ها
فرمالیسم، آشنایی زدایی
سال 1400
پژوهشگران ابراهیم اناری بزچلوئی(استاد راهنما)، سید ابوالفضل سجادی(استاد مشاور)، احسان رسولی کرهرودی(دانشجو)

چکیده

فرمالیسم یا صورت گرایی یکی از نظریه های نقد ادبی معاصر در حوزه های بررسی ادبیات است که در نیمه اول قرن بیستم در روسیه به وجود آمد. برجسته سازی از مباحث مهم مطرح در این نظریه و مبتنی بر هنجارگریزی(قاعده کاهی) و توازن (که از طریق قاعده افزایی به وجود می آید) است. هدف نگارنده در این پژوهش، بررسی برجسته سازی(هنجارگریزی و توازن) از منظر لیچ در سوره طه و أنبیاء و ارتباط و تناسب ساختار آیات با محتوا و نام سوره با رویکردی توصیفی - تحلیلی است. مهم ترین دستاوردهای این پژوهش این است که می توان زبان قرآن را در قالب زبان معیار، یک زبان هنجارگریز نیز دانست. اما باید توجه داشت که هنجارگریزی در قرآن بدین معنا نیست که کلام خداوند برخلاف قاعده و قیاس است بلکه شیوه بیان آن متفاوت است. یعنی زبان قرآن از زبان عقلایی حاکم بر جامعه خود، پیروی می کند. هنجارگریزی، تکنیکی است برای برجسته سازی که منجر به آشنایی زدایی می شود. به عقیده فرمالیستها آشنایی زدایی یک امر نسبی است و با مرور زمان، متن ادبی عادی و تکراری می شود. اگر ملاک آشنایی زدایی را زبان معیار در نظر بگیریم می توان به آشنایی زدایی در قرآن معتقد بود اما اگر ملاک آشنایی زدایی را اشخاص و اذهان در نظر بگیریم در این صورت نمی توان به آشنایی زدایی در قرآن باور داشت؛ زیرا با وجود این، متن قرآن برای ادیبانی که در زیبایی شناسی آن کار می کنند با مرور زمان عادی و تکراری می شود؛ هر چند که زیبایی های ادبی و علمی قرآن پایان ناپذیر است و پژوهشگران قرآنی پیوسته با تأمل و تدبر در آن می توانند بخش های تازه ای از آن را آشکار سازند و غبار کهنگی و عادت را از آن بزدایند. اما در مورد اینکه چه چیزی را به عنوان معیار و سنجه می توانیم قرار دهیم؛ زبان قرآن را یا با لهجه های موجود در زبان عربی و زبان متعارف جامعه می توان مورد بررسی قرار داد و یا باید مجموعه ای از قواعد دستوری (آوایی،نحوی و صرفی) را به عنوان شاخص، هنجار و معیار در نظر گرفته و زبان ادبی و هنری، نسبت به آن سنجیده شود؛ که در حقیقت، زبان ادبی، عدول و انحراف از آن هنجارها و قواعد دستوری است. طبق نظر یاکوبسن منظور از توجه پیام به خود پیام، یعنی کلام طوری باشد که نوع تولید پیام اهمیت پیدا کند. این همان نقش زبان است که نقش زیبایی آفرینی یا به گفته یاکوبسن نقش ادبی زبان نامیده می شود. در این پژوهش، همچن