قرآن کریم به عنوان یک کتاب مقدس، بزرگترین معجزه الهی، از جنبه های گوناگون قابل تحلیل و بررسی است که می توان با به کارگیری دانش معناشناسی به بررسی ابعاد و جنبه های آن پرداخت. مهم ترین راه هایی که امروزه در فهم معنای متون بسیار مورد استقبال ادب پژوهان قرار گرفته است، تکیه بر اصل روابط همنشینی و جانشینی است، زیرا به واسطه شبکه معنایی با بررسی واژگان در سیاق آیات می توان به معنای دقیق از واژه دست یافت. دو واژه «جنت و نار» یکی از پربسامدترین واژگان قرآنی محسوب می شوند. پژوهش حاضر ضمن بازشناسی معنای لغوی و اصطلاحی دو واژه مذکور به منظور فهم و ترجمه دقیق تر قرآن با تکیه بر این اصل، سعی دارد معنای ساختاری و کارکردهای مختلف را در قرآن کریم مورد بحث و بررسی قرار داده، و با روش معناشناسی و با استناد بر متون تفسیری و زبانی به شناخت ساخت های مختلف نحوی- قرآنی بر اساس سطوح زبانی بپردازد با نگاهی معناشناختی با رویکرد همزمانی و توصیفی و تأکید بر روابط هم نشینی و جانشینی، می توان گفت که واژه «جنّه» به لحاظ معنایی ارتباط نزدیکی با مفاهیم «روضه، فردوس، دارالخلد، دارالمقامه، دارالسلام و...» و واژه «نار» نیز با مفاهیم «جهنم، سعیر، سقر، حطمه و...»دارند، به گونه ای که شاید به عنوان جانشین اصلی این دو کلمه انتخاب شوند.