هدف و زمینه: آموزش به روش یادگیری معکوس مبتنی بر چندرسانه ای ها فرصتی است برای کسب خودباوری در هنگام ارائه آموخته ها ،راهی است برای احیای فرصت های یادگیری خارج از کلاس وتمرینی است برای یادگیری مادام العمر . با توجه به ضرورت رشد نگرش به درس و روحیه پرسشگری ، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش به روش یادگیری معکوس بر رشد نگرش به درس و روحیه پرسشگری دانش آموزان انجام شد. مواد و روش ها: روش مورد استفاده در پژوهش حاضر از نوع شبه تجربی و طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر پایه پنجم شهر مهاجران در سال تحصیلی 98-1397 بودند که از این میان 55 دانش آموز به روش نمونه-گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش ( نفر28 )و گواه (27نفر ) جای داده شدند. آموزش به روش یادگیری معکوس مبتنی بر چندرسانه ای ها طی 13 جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد. جهت جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه نگرش به درس وروحیه پرسشگری استفاده گردید. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که میانگین های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در هر دو متغیر نگرش به درس وروحیه پرسشگری رشد معناداری داشته است ، بنابراین آموزش به روش یادگیری معکوس مبتنی بر چندرسانه ای ها بر رشد نگرش به درس و روحیه پرسشگری دانش آموزان تأثیر معنادار دارد. نتیجه گیری: با توجه به اثر معنادار روش یادگیری معکوس بر رشد نگرش به درس و روحیه پرسشگری دانش آموزان و با توجه به ضعف آنان در این دو مهارت، به نظر می رسد جهت رشد مهارت های نگرشی وپرسشگری دانش آموزان چنین برنامه هایی می بایست مورد توجه بیشتری در کلاس های درس قرار گیرند.