یکی از ویژگیهای شعر معنیگریزی و ابهام است. از مهمترین ابزارهای ایجاد ابهام در شعر، بهرهگیری از ظرفیت چندمعنایی واژههاست. متن ادبی برای اینکه از سطح زبان فراتر برود و به اصطلاح به ادبیت برسد، نیازمند مجموعه شگردهایی است که به آن بلاغت میگویند. بر این اساس شناسایی، واکاوی و تحلیل این فنون در متون ادبی لازم و مؤثر به نظر میآید. چند معنایی، برخی از عناصر بلاغی و ادبی را در بر میگیرد. عناصری نظیر: استعاره، مجاز، ایهام، تشبیه، کنایه و... افزون بر تأثیری که در ادبیت کلام دارد، منجر به ایجاز سخن نیز میشود؛ چرا که تکیۀ اصلی چندمعنایی از سویی بر ایجاد ابهام و معناگریزی و از سویی دیگر جمع نمودن معانی گوناگون در یک واژه است. ابهام و معناگریزی یکی از وجوه تمایز شعر مدرن از شعر پیشامدرن است. شعر نو پارسی نیز از این قافله عقب نمانده است و حضور و به کارگیری چندمعنایی را در اشعار شاعران شعر نو پارسی میتوان دید. یکی از شاعرانی که در حوزه شعر نو فعالیت داشته است، قیصر امینپور است که مجموعه شعرهایی همچون « تنفس صبح» و «آینههای ناگهان» از او به یادگار مانده است. از جمله ویژگیهای شعر امینپور میتوان به زبان اعتراضآلود، تصویرسازی، تکرار، بازی با کلمات و... اشاره نمود. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی در صدد بررسی زبان و عناصر چندمعنایی در اشعار امینپور با تکیه بر دو کتاب تنفسصبح و آیینههای ناگهان است. نگارنده بر آن است به این پرسشها پاسخ دهد: مهمترین و پربسامدترین مؤلفههای عناصر چند معانی که در شعر قیصر امین پور وجود دارد کدام است و نقش هر یک از این عناصر را در خلق معانی گوناگون و ایجاد ابهام تبیین کند.