هدف از این تحقیق بررسی تاثیر یادگیری معکوس بر انگیزش و سازگاری تحصیلی دانش آموزان دارای سبک تفکر استرنبرگ می باشد. تحقیق حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهر ایذه در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل می دهند، واز روش نمونه گیری تصادفی ساده برای انتخاب نمونه مورد استفاده قرار گرفت. محقق با روش نمونه گیری تصادفی ساده یک مدرسه را انتخاب می کند و از آن مدرسه دو کلاس را به صورت تصادفی انتخاب و یک کلاس را به عنوان گروه آزمایش و کلاس دیگر را به عنوان گروه کنترل در نظر میگیرد. بنابراین شرکت کنندهها در این تحقیق ، دو گروه ( آزمایش و کنترل) 25 نفره انتخاب میشود.برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر، پرسشنامه سازگاری تحصیلی سینها و سینگ و پرسشنامه سبک تفکر استرنبرگ استفاده شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج نشان داد که آموزش به روش کلاس معکوس بر انگیزش تحصیلی دانشآموزان دارای سبک تفکر قانونگذارانه (P= 0.000)، اجرایی (P= 0.014) و قضایی (P= 0.000) ، بر سازگاری تحصیلی دانشآموزان دارای سبک تفکر قانونگذارانه (P= 0.014)، اجرایی (P= 0.035) و قضایی (P= 0.031) تأثیر معنی داری دارد.