این تحقیق به منظور ارزیابی شبکه حمودی در سطح 3079 هکتار از دیدگاه مفاهیم کلاسیک و جدید راندمان آبیاری انجام شد. بدین منظور ابتدا ورودی ها (آبیاری، بارش، آزادسازی های کانال) و خروجی های اصلی آب (تبخیر تعرق واقعی محصول، زهکشی سطحی خروجی و نشت از کانال انتقال) در طی سال های هیدرولوژیکی 1385 تا 1388 اندازه گیری یا برآورد شدند. سپس اقدام به برآورد راندمان کاربرد (مفهوم کلاسیک) و خالص و موثر (مفهوم نئوکلاسیک) در سطح شبکه گردید و در ادامه به اجرای سناریوهای مدرن سازی عملکرد آبیاری در سطح شبکه حمودی پرداخته شد. متوسط سالانه خروجی های آب در شبکه حمودی 16% بیشتر از ورودی های آب بودند، که ناشی از نشت کانال و جریان های زیر زمینی جانبی از اراضی مجاور شبکه است. عملکرد آبیاری در سطح منطقه ضعیف بود (میانگین ضریب استفاده مصرفی 88-1385 برابر 44% بود)، که این مسئله بیشتر به خاطر راندمان های پایین توزیع (DE) (68%) و مزرعه (ICUCf) (53%) برای فصل های آبیاری 88-1385 است. بنابراین، علیرغم حجم زیاد آب آبیاری، ET واقعی منطقه 19% کمتر از حداکثر مقدار قابل دسترس بود، نشان دهنده این است که گیاهان تحت تنش بوده و کمتر از حداکثر عملکرد، محصول می دهند. ارزیابی با روش نئوکلاسیک بیانگر آن بود که راندمان خالص (77%) و موثر (65%) بیشتر از راندمان کلاسیک (53%) در سامانه های سطحی بود. نتایج بدست آمده در این تحقیق نشان داد که راندمان موثر بیان بهتری در مورد مناسب بودن مدیریت آبیاری در مقیاس مزرعه و نحوه انجام آبیاری دارد، در حالی که راندمان خالص تنها مفهوم استفاده مجدد از تلفات مفید را در مقیاس مکانی بزرگتر از مزرعه لحاظ می کند. پتانسیل کاهش در تخصیص آب برای سه مقدار ICUC (65، 75 و 85%) و دو سناریوی مدرن سازی (I وII) برآورد شد. در سناریوی I، که هدف رسیدن به ET و عملکرد محصول حداکثر بود، تخصیص آب می توانست از صفر تا 23% تخصیص موجود کاهش یابد. در سناریوی II که هدف رسیدن به حفاظت حداکثر آب تحت ET حقیقی و عملکرد محصول بود، کاهش ها در تخصیص آب می توانست بیشتر باشد (از 31 تا 47% تخصیص موجود). بنابراین، حجم های معنی داری از آب می تواند در اصلاح این منطقه با افزایش راندمان توزیع و به ویژه راندمان آبیاری مزرعه نگهداری شود.