چکیده فراماسونری که فعالیت های سیاسی خود را با تلاش های دولت انگلیس در قرن17م. آغاز کرد، به تدریج آرمانهای خود را در سطح جهانی میان تمدن های غرب وشرق پراکنده ساخت. متناسب با شرایط آغازین اوایل عصر قاجار، موج این جریان به سلطنت فتحعلی شاه قاجار نیز اصابت کرد و از همان زمان به طرق مختلف ایرانیان با این جریان آشنا شدند. این آشنایی آگاهی و انگیزه های جدیدی را در میان طبقات بالا و دیپلماتهای ایرانی پدید آورد که لژها را به کانونی برای ورود برنامه و آرمانهای جدید به جامعۀ ایران تبدیل ساخت. باستانگرایی به عنوان آرمانی ماسونی - غربی با کم رنگ کردن و کنار زدن فرهنگ دینی ملتها خواستار جایگزینی خود در جهان بوده است. هدف نوشتار پیش رو در پاسخ به این پرسش است که آیا فراماسون ها و تشکیلات آنان نقشی درتمایلات باستانگرایانه ایرانیان و مواجه با اندیشه دینی از دوره مشروطه تاپهلوی داشته اند؟ نتیجه پژوهش می نمایاند که فراماسونری در قرن 18 م. تفکرات باستانگرایی ایرانیان را که از قرن ها پیش در اذهان ایرانیان وجود داشت زنده و پرورش داده و آن را ارتقا داده و به یک تفکر ایدئولوژیک با برنامه تبدیل ساخت.