افزایش جمعیت و توسعه شهری، کشاورزی و صنعتی کشور، اهمیت توجه به کیفیت منابع آبی موجود را بیش از پیش نمایان می سازد. محدودیت منابع آب، ارزان بودن قیمت آب، مشکلات مدیریت آب کشاورزی، قدمت فرآیندهای صنعتی و آلوده سازی آنها، و نبود سامانه های کنترل و نظارت بر آلودگی آب از جمله عواملی است که ضرورت توجه بیشتر به این موضوع را ایجاب می کند. ورود آلاینده های تجزیه پذیر زیستی به رودخانه ها باعث ایجاد اختلال در توازن اکسیژن محلول می شود. ورود مواد مغذی از منابع مختلف، به ویژه فاضلاب شهری و پساب های کشاورزی و صنعتی، موجب تغذیه گرایی رودخانه ها و دریاچه ها می شود. کاربرد بی رویه و بیش از حد مواد شیمیایی در کشاورزی، زیست بوم های زمینی- آبی به ویژه رودخانه ها و منابع آب سطحی را آلوده می سازد. بر اساس نتایج مطالعات موجود بار آلودگی رودخانه های ایران نیز به علّت تخلیه فاضلاب های گوناگون در سالهای اخیر افزایش پیدا کرده است و جز در برخی از موارد مطالعات دقیقی که وضعیت کیفی این رودخانه ها را مشخص می نماید صورت نگرفته است. اولین گام در مدیریت کیفی منابع آب، شناخت و انتخاب پارامترهای کیفی مؤثر بر کیفیت آب رودخانه ها می باشد. در چند دهه اخیر روش های مختلفی نظیر مشاهدات میدانی، کاربرد مدل های فیزیکی، روشهای تحلیلی، فرمولهای تجربی و مجموعه وسیعی از برنامه های کامپیوتری که شامل مدل های عددی یا جبری می شوند، در جهت توصیف و پیش بینی هیدرودینامیک و کیفیت آب توسعه یافته اند. با شناخت کافی از پارامتر های کیفی می توان از یک مدل مناسب بهره گیری کرد وبه شبیه سازی کیفی و اقدامات مدیریتی پرداخت (ملکی، 1383). میزان بارگذاری قابل تحمل برای رودخانه های مختلف تابع عوامل زمانی و مکانی مختلف با نوع و شدت بار مواد زاید ورودی و همچنین شرایط محیطی داخل رودخانه است. با توجه به تنوع منابع آلاینده و متغیر بودن توان خودپالایی رودخانه ها از جنبه مکانی و زمانی، اعمال استانداردهای تخلیه پساب برای جلوگیری از تخریب کیفیت آب رودخانه ها و حفظ سلامت این زیست بوم ها در همه جا و همه شرایط کافی نیست. از این رو، علاوه بر ضرورت اعمال استانداردهای تخلیه پساب برای کنترل آلاینده های نقطه ای و اجرای اقدامات مدیریتی در سطح حوضه آبریز برای کنترل آلاینده های غیر نقطه ای، متناسب کردن میزان بارگذاری مواد زاید با توان خودپالایی یک رودخانه