پژوهش حاضر باهدف تعیین رابطه خود بازداری رفتاری، فعال سازی رفتاری و باورهای ارتباطی با طلاق عاطفی و نقش میانجی اعتیاد به شبکه های اجتماعی انجام شد. پژوهش حاضر ازنظر هدف، یک پژوهش کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایشی و از نظر ماهیت همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوج های شهر اراک در سال 1398 بود. بنابراین حجم نمونه آماری شامل 144 نفر بود که براساس جدول مورگان و بوسیله روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه باورهای ارتباطی آیدلسن و اپستین (RBI)، پرسشنامه بازداری رفتاری و فعال سازی رفتاری (BIS/BAS)، پرسشنامه اعتیاد به شبکه های اجتماعی خواجه احمدی و همکاران (1395) و پرسشنامه سنجش طلاق عاطفی گاتمن (2008). برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و لیزرل جهت آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل مسیر، نشان داد که از بین متغیرهای موجود در مدل تحلیل شده، متغیر برون زا بازداری رفتاری با ضریب ( )، فعال سازی رفتاری با ضریب ( ) و باورهای ارتباطی شامل باور به تغییرناپذیری همسر با ضریب )، توقع ذهن خوانی با ضریب ( ) و باور به تفاوت های جنسیتی با ضریب ( ) به صورت مستقیم و همچنین به میزان 67/0 به صورت غیرمستقیم از طریق متغیر درون زا اعتیاد به شبکه های اجتماعی بر متغیر ملاک یعنی طلاق عاطفی دارای رابطه معنادار هستند (T<1/96). بنابراین پیشنهاد می شود که به منظور کاهش طلاق عاطفی می توان از آموزش خود بازداری رفتاری، فعال سازی رفتاری و باورهای ارتباطی و همچنین شبکه های اجتماعی، استفاده کرد.