به جهت غنای محتوایی، بن مایه های معرفتی، لفظی، و بلاغی نهج البلاغه و جامعیت آن در موضوعات گوناگون، این کتاب ارزشمند همیشه مورد توجه نویسندگان در حوزه های مختلف ادبی، سیاسی، تعلیمی، عرفانی و... بوده است. از جمله اسلوب های متداول که مخاطب را به امری مطلوب، متمایل و از امری نکوهیده، برحذر می دارد، اسلوب ترغیب و ترهیب می باشد. شناسایی این اسلوب در نهج البلاغه در پرتو روش های زبانی و سبک های بیانی قابل تأمل و تحقیق می باشد؛ سبک هایی که با انتخاب کلمات ویژه و ساختارهای خاص در شکل های بی همتا، مخاطبان زیادی را متأثر می کند. پایان نامه حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی و با تکیه بر گونه های سبک شناسی کوشیده است موارد متعددی از عناصر ترغیبی و ترهیبی نهج البلاغه را مورد بررسی و کندوکاو قرار دهد. در این راستا، ضمن آنکه چارچوب نظری پیرامون سبک شناسی و گونه های آن، و نیز مفهوم شناسی ترغیب و ترهیب ارائه شده در بحث اصلی، بر مبنای مؤلفه های ترغیبی و ترهیبی نهج البلاغه، نخست سبک شناسی زبانی در سه سطح آوایی، سطح لغوی و سطح نحوی پردازش شده و سپس سبک شناسی ادبی و بلاغی در صنایع تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز ژرف کاوی شده است.