ترجمه به عنوان فرایند جایگزینی عناصر متنی زبان مبدأ، به وسیله ی عناصر متنی زبان مقصد، یک فعالیت عملی هدفمند است که امروزه نیاز بشر نمی تواند آن را نادیده انگارد. این مهم در حوزه متون مقدس و خاصه کتاب قرآن، آنگاه حائز اهمیت است که همگانی بودن پیام آن هر مکلفی از انس تا جن را در برمی گیرد؛ و به جرأت می توان گفت قابلیت انتقال پیامی قابل درک را بر همگان، در همه زمان و همه مکان دارد؛ اما وحیانی بودن الفاظ و تعابیر آن باعث شده که آن را از سایر متون متمایز سازد و عمل ترجمه را در برابر یابی و ایجاد تعادل واژگان با دشواری هایی مواجه سازد. یکی از این دشواری ها، ترجمه ی آیات مشابه هست، آیاتی که با الفاظ و تعابیر یکسان آمده اند؛ اما در ساختار کلام با اندکی تفاوت، دو یا چند بار تکرار شده اند. این تفاوت ها در تذکیر و تأنیث، تقدیم وتأخیر، حذف و اضافه، مفرد و جمع، انواع جمع، فواصل آیات،... و تغییر واژگان، انواع زیادی را به وجود آورده که هر یک می تواند در عرصه پژوهش موردتوجه قرار گیرد. بر این اساس، هدف پژوهش آن دسته از آیاتی است که در تعابیر اختلاف دارند و با روشی تحلیلی ـ تطبیقی، ابتدا با استفاده از قواعد واژه شناسی، به روابط معنایی واژگان دست یافته سپس با در نظر گرفتن دو اصل «اصالت تعبیر» و «اصل تعیین پذیری» به اطلاعات پردازش شده توسط قرآن، در سیاق روی می آورد تا ضرورت، مفهوم سازی و توصیف هر موقعیت در آیه با آن تعبیر روشن شود، آنگاه، بعد از پی بردن به اندیشه های نهفته در پسِ هر تعبیر، معیار ارزش و جایگاه بایسته ی واژه مشخص می شود و نتیجه ی این ژرف کاوی را با معادل های برگزیده در انواع روش های ترجمه ای مترجمان: بهرام پور، صلواتی، مصباح زاده و آیت اللهی، تطبیق می دهد و در این زمان می توان گفت: آیا مترجم در انتخاب معادل ها، به اختلاف تعابیر توجه داشته است یا خیر؟ و آیا ارزش لغوی و زبانی واژه را توانسته انعکاس دهد یا خیر؟ نتیجه این پژوهش روایت گر آن است که مترجمان در اکثر موارد، به معانی ارجاعی واژگان اکتفا نموده و معادلی برابر و همسنگ را برگزیده اند و معانی آیات را بر یکدیگر حمل کرده اند؛ زیرا از لایه های معنایی متفاوت هر واژه که بنا بر سازگاری با آن موقعیت تعیین شده، غفلت نموده اند و با این معادل گزینی چنین القاء نموده اند که آیات مشابه تکرار یکدیگر هستند و می توان یکی را به جای دیگ