خشکسالی پدیده ای است اقلیمی که به صورت دوره ای در هر منطقه و با هر شرایط آب و هوایی رخ می دهد لذا آمادگی برای مقابله با این پدیده جز با تدوین طرح های پایش خشکسالی محقق نخواهد شد. در این تحقیق به پایش خشکسالی در حوضه آبریز زاینده رود با استفاده از دو روش شاخص پایداری اصلاح شده و رویکرد احتمالاتی پرداخته شد. بدین منظور برای انتخاب شاخص ترکیبی مناسب برای منطقه مورد مطالعه، از بین شاخص های ریسک خشکسالی ((DRI، شاخص پایداری (SUI) و شاخص پایداری اصلاح شده (MSUI) تغییراتی در پارامترهای موثر بر آنها 1)جریان ورودی به مخزن، 2)تقاضای آب و 3)ظرفیت ذخیره سازی مخزن اعمال گردید. با مقایسه رفتار این شاخص ها به تغییرات، شاخص MSUI به عنوان شاخص مناسب انتخاب شد. در ادامه آستانه هایی برای این شاخص جهت طبقه بندی سطوح خشکسالی تعیین گردید. در رویکرد احتمالاتی نیز آستانه هایی برای هشدار خشکسالی براساس میزان ذخیره موجود در سیستم (s) تعیین شد به طوری که با آن بتوان کسری از نیاز سیستم (f) را در یک افق زمانی (h) و با یک احتمال خاص (p) تامین نمود. سپس جهت بررسی تاثیر تغییر اقلیم بر سطوح خشکسالی، مقادیر بارندگی و دما با استفاده از مدل LARS-WG برای مدل های HADCM3، INCM3 و NCCCSM تحت سه سناریو A1B، A2 و B1 در دوره 2040-2011 محاسبه شد. جهت تعیین رواناب ورودی به سد زاینده رود نیز مدل IHACRES بکار گرفته شد و برای هر مدل تحت سناریوهای مختلف مقادیر رواناب بدست آمد. نتایج این تحقیق نشان داد که شاخص پایداری اصلاح شده در طول دوره خشکسالی پایداری بیشتری در شرایط خشکسالی خیلی شدید داشته است و می توان گفت عکس العمل مناسب تری در این شرایط نشان داده است. نتایج بررسی تغییر اقلیم نیز نشان از کاهش شدید سطح نرمال و افزایش سطوح خشکسالی ملایم، شدید و خیلی شدید دارد. در واقع نتایج نشان داد که در دوره آینده شاهد خشکسالی های با مدت و شدت بیشتری خواهیم بود.. به طوری که شاخص MSUI کاهش 32/42 درصد را در سطح1 برای مدل HADCM3 تحت سناریو A1B نشان می دهد درحالی که این شاخص برای همین مدل تحت همین سناریو افزایش 8/86 درصدی را برای سطح3 نشان می دهد. در رویکرد احتمالاتی نیز مدل HADCM3 تحت سناریو A2 کاهش 73 درصدی سطح1 و افزایش 20 درصدی سطح4 را نشان می دهد.