برای مدیریت و برنامه ریزی تخصیص منابع آب در سطح یک حوضه مدل های مختلفی وجود دارد که در این بین مدل WEAP به دلیل جامعیت در لحاظ کردن توأم فرآیند های فیزیکی هیدرولوژیکی، سیستم مدیریت یکپارچه منابع آب و اولویت بندی تخصیص آب، بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. در تحقیق حاضر حوضه مطالعاتی سد کلان ملایر واقع در استان همدان با هدف بررسی سناریوهای مدیریتی با استفاده از مدل WEAP طی دوره زمانی 1378 الی 1397 شبیه سازی و نتایج سناریوهای مدیریتی مقایسه گردید. بدین منظورسناریوهای افزایش غیر محافظه کارانه نیاز های آبی NCS، سناریو تعدیل سطح اراضی کشاورزی بصورت محافظه کارانه CS و سناریو بهبود ساختاری شبکه توزیع و بخش های مصرف (افزایش راندمان مصرف) SFS مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. سناریو افزایش غیرمحافظه کارانه، اهمیت مدیریت منابع آب در این حوضه را بیش از پیش نمایان می-سازد و بیان می دارد که اگر بدون توجه به میزان منابع آب موجود، سطح نیازها را افزایش دهیم، چه میزان کسری آب خواهیم داشت. . سناریوCS به بررسی تاثیر تعدیل سطح زیرکشت متناسب با توان تامین سیستم می پردازد. همچنین سناریو SFS بیان می دارد مدیریت آبیاری و در حقیقت تصمیم گیری در خصوص نحوه مصرف منابع به منظور افزایش بهره وری در جهت رسیدن به توسعه پایدار چگونه است. به منظور بررسی عملکرد سیستم در برابر تخصیص منصفانه همه بخش ها اعم از نیاز محیط زیستی پایین دست رودخانه و بخش های شرب،صنعت و کشاورزی تحت هر یک از سناریو ها مقایسه شده اند. نتایج نشان می دهد روند شاخص اعتماد پذیری که عملکرد سیستم را در طول دوره نشان میدهد در کمترین سطح در سناریو (NCS) می باشد . در این سناریو با توجه به افزایش غیرمحافظه کارانه سطح فعال نقاط مصرف کمترین اعتماد پذیری را در بخش های کشاورزی معادل 57 درصد خواهد داشت . در مقایسه مجموع سناریو های محتمل، اصلاح راندمان ها و الگوی مصرف در سناریو توسعه، توام با تامین نیاز محیط زیستی پایین دست رودخانه کلان ملایر در سطح خوب بهترین نتیجه را برای عملکرد سیستم منتج شده است . شاخص اعتماد پذیری برای همه بخش ها در این سناریو بالای سطح 95 درصدمی باشد. مقایسه سناریو ها از منظر مصرف آب زیرزمینی نیز نشان از مصرف زیاد در سناریو پایه و سناریو (NCS) دارد. نتایج سطح ذخیره آبخوان برای این دوسناریو مشابه هم بدست آمده است که نشان از ب