در مناطق خشک و نیمه خشک علاوه بر کمبود آب، مسئله شوری نیز از عوامل محدود کنندۀ حفظ و توسعه کشاورزی است. در این مناطق، گیاهان اغلب به طور همزمان تحت تأثیر تنش شوری و کم آبی قرار می گیرند. تخمین مقدار آب جذب شده به وسیله ریشه گیاهان برای پیش بینی چگونگی پاسخ محصولات زراعی به کمیت و کیفیت آب آبیاری بسیار مهم است. در زمینه چگونگی واکنش گیاهان به تنش همزمان شوری و خشکی و سهم هر یک از آن ها در کاهش جذب آب مدل های ریاضی متعددی وجود دارد. مدل های جذب آب در شرایط تنش همزمان به سه دسته جمع پذیر، ضرب پذیر و مدل های مفهومی تقسیم بندی می شوند. در این مطالعه شش تابع کاهش جذب آب ماکروسکوپی وان گنوختن (جمع پذیر و ضرب پذیر)، دیرکسن و آگوستیجن، وان دام و همکاران، اسکگز و همکاران و همایی با استفاده از داده های مزرعه ای کشت گندم رقم روشن مورد ارزیابی قرار گرفتند. آزمایش در قالب طرح فاکتوریل در پایه کرت های خرد شده انجام گرفت. سطوح مختلف شوری (,S2, S1 S3 بترتیب معادل 1/4، 4/5 و 9/6 دسی زیمنس بر متر) به عنوان کرت های اصلی و چهار سطح آبیاری ( I4, I3, I2, I1 بترتیب معادل50، 75، 100 و 125 در صد نیاز آبی گیاه)، به عنوان کرت های فرعی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند در سال زراعی 85-84 اجراء گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که در سطوح شوری کم واکنش گندم به تنش همزمان شوری و کم آبی مدل جمع پذیر وان گنوختن به خوبی قادر به شبیه سازی الگوی جذب آب بود. در حالی که در سطوح شوری مدل مفهومی اسکگز بیشترین برازش را با داده های مزرعه ای داشت. بنابراین به عنوان مدل بهینه جذب معرفی و توصیه می گردد.