«تربیت درونی» یا «اکتشافی» که مبتنی بر فطرت آدمی است یکی از نابترین شیوههای تربیتی است که در دوره معاصر بسیار مورد توجه قرار گرفتهاست و روانشناسان نوین تربیتی آن را یکی از مؤثرترین شیوههای تربیتی بهشمار میآورند. عارفان پهنۀ ادب فارسی نیز توجه ویژهای بر تربیتِ مبتنی بر فطرت داشتهاند. مولوی در مثنوی معنوی، به اصل «تربیت» توجه ویژهای دارد. تربیت در مثنوی از جمله مفاهیمی است که مولانا برای نهادینه کردن آن در وجود انسانها در کنار اموری نظیر خدا، معرفت، سیر و سلوک، اعمال عبادی به درونی شدن آن نظر داشتهاست. این مقاله با هدف بررسی ابعاد تربیت درونی در مثنوی مولوی، در پی پاسخ به این پرسش است که مهمترین مؤلفههای تربیت درونی که -مورد تأکید اندیشمندان و روانشناسان امر تعلیم و تربیت نیز هست- در مثنوی معنوی کدامند؟ بدینمنظور نگارندگان به روش تحقیق توصیفی-تحلیلی، مؤلفههای تربیت درونی را در شش دفتر مثنوی مولوی تحلیل و بررسی کردهاند. باتوجه به دستاورد پژوهش تأکید بر زبانِ عمل، تدریجی بودن امر تربیت، عدم تقلید، ثروت محرومیت، حذف کردن به جای ارائه کردن، عادتستیزی و توجه به تمایزات فردی از مهمترین مؤلفههای تربیت درونی در مثنوی است که جزئیات و مباحث مربوط به آن در محورهایی جداگانه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتهاست.