مطالعه در آثار سنایی از جمله دیوان اشعارش، در باب احوال نشان می دهد که سنایی به صورت جدی به ابعاد تجربی عرفانی اعم از مقامات و احوال در فرآیند سیر و سلوک عرفانی توجه داشته است و تجربه ی عرفانی از دید او گذر از این منازل و البته بر مبنای رعایت شریعت می باشد. او شریعت را پلی به سوی حقیقت و رسیدن به معرفت می داند که سالک بدون آن در سیر وسلوک عرفانی خویش به منزل نخواهد رسید. حکیم سنایی غزنوی از پیشگامان بحث عرفان در اشعار پارسی است. از نظر سنایی در عرفان یک انسان آرمانی در حقیقت همان موحد واقعی است که به رتبه شهود و تجلی دست یافته و این والامرتبه تنها در دو وجود آسمانی محمدمصطفی(ص) و علی مرتضی(ع) دیده شده است و باقی مؤمنین راستین تنها تا حدودی توانسته اند به این منزلت نزدیک شوند. جناب سنایی غزنوی در بیان مرتبه ی انسان آرمانی از پیامبران الهی و ائمه اطهار و نقش آن ها در هدایت بشر به سوی معرفت الهی، تا رسیدن به مقام «قرب الی الله» سخن رانده و راه رسیدن به مقصد نهایی را پیروی از آنان می داند. سنایی انسان را موجودی دوبعدی می داند که درونش هم داعی خیر هست و هم داعی شر و اگر به سوی خیر رود و از شر دوری جوید، به کمال انسانی راه می یابد. اگرچه حکیم غزنوی به صراحت نامی از «انسان آرمانی» یا «انسان کامل» در دیوان خود نیاورده، اما در بسیاری اشعار خود، گام های رسیدن انسان به مقام و منزلت انسان آرمانی را برشمرده است. این گام ها گاه به صورت بایدها (فضایل اخلاقی) و گاه نبایدها (رذایل اخلاقی) به خواننده ی اشعار سفارش شده است. این فضایل و رذایل در بسیاری موارد مطابقت بالایی با ویژگی هایی مؤمنان حقیقی در قرآن دارد. بنابراین در این پژوهش نگارنده به پاسخگویی به این پرسش می پردازد که انسان آرمانی در دیوان سنایی چگونه به تصویر کشیده شده است. واژه های کلیدی: عرفان اسلامی، انسان آرمانی،انسان آرمانی در قرآن،انسان آرمانی در شعر سنایی.