جنگ و جنگاوری یکی از زمینههای مشترک میان متون حماسی است. حجم زیادی از این متون به توصیف جنگ و شیوهها و فنون جنگی اختصاص دارد. بزرگنمایی و زیادهروی در وصف، از ویژگیهای اصلی این قسم از متون است. توصیف صحنههای رزم و پیکار در بخش پهلوانی شاهنامه فردوسی و معلقات عربی، مبتنی بر مبالغه، این سرودهها را به یکدیگر پیوند میزند. در مقاله حاضر، با نگاه تطبیقی به رزم «رستم و سهراب» در شاهنامه و معلقه «عمرو بنکلثوم» تلاش گردید با تحلیل ابیات، گونههای مبالغه و تصاویر حاصل از آن در ابیات رزمی مورد تحلیل قرار گیرد. این بررسی نشان میدهد که در توصیفهای مبالغهآمیز هر دو شاعر، عناصر طبیعی در محور این ترفند بدیعی قرار دارد که به مدد ابزارهای بیانی، بهویژه تشبیه و استعاره، آفریده شدهاند. در اغراقهای پیکار «رستم و سهراب» علاوهبر بخش حسی، گاه بُعد روانی تصویر می شود؛ اما در معلقه عمرو بنکلثوم، اغراقهای شاعر فراتر از امور حسی و بصری نمیرود و امور انتزاعی به دایره توصیفات او راه ندارد. از اقسام مبالغه نیز، غلو در شعر فردوسی نمود بارزی دارد؛ حال آنکه در معلقه عمرو بنکلثوم دو گونه تبلیغ و اغراق، بیشتر خودنمایی میکند.