1403/09/02
ابراهیم آقا محمدی

ابراهیم آقا محمدی

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید: https://orcid.org/0000-0003-1144-5673
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 57208593220
دانشکده: دانشکده علوم انسانی
نشانی: دانشگاه اراک- گروه تاریخ
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
بررسی نقش زنان در روابط ایران وعثمانی درعهد صفویه از اغاز تا ابتدای سلطنت عباس شاه
نوع پژوهش
پایان نامه های تقاضا محور و غیر تقاضا محور
کلیدواژه‌ها
بررسی نقش زنان در روابط ایران وعثمانی درعهد صفویه از اغاز تا ابتدای سلطنت عباس شاه
سال 1402
پژوهشگران محمد حسن بیگی(استاد راهنما)، ابراهیم آقا محمدی(استاد مشاور)، طارق سواری(دانشجو)

چکیده

چکیده: از مهم‌ترین تحولات تاریخ ایران، ظهور سلسه‌ی شیعی صفویه در قرن دهم هجری است. دولت صفوی در جهت ایجاد هویت سیاسی و دینی جدیدی برای ایرانیان حرکت نمود و به این ترتیب تغییرات عمده‌ی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را سبب شد. زنان به عنوان بخشی از جامعه، همواره از بُعد جامعه شناختی و تاریخی و به واسطه نقش آنان در خانواده و اجتماع و همچنین آزادی فردی، ثروت و مالکیت و روابط جنسی مورد مطالعه و توجه قرار گرفته اند. توجه به خاستگاه نژادی و اجتماعی زنان سبب شده که به خصوص در تاریخنگاری عثمانی و صفویه صرفاً به زنان خانواده سلطنتی و درباری پرداخته شود و تصویری از وضعیت عمومی آنان ارائه گردد. در هر دو حکومت صفویه و عثمانی، زنان به واسطه نوع پیوند با خاندان بزرگان و سلطنتی می توانستند به ارتقاء موقعیت اجتماعی خود بپردازند در حالی که در طبقات فرودست، جابجایی موقعیت اجتماعی زنان چندان محسوس و مهم تلقی نمی شده است. زنان ایرانی نیز در جامعه‌ی صفوی به تناسب جایگاه اجتماعی و سیاسی خود نقش آفرین بودند و به فراخور شرایط گوناگون، تأثیرات کوتاه مدت و یا عمیقی بر جریان سیاسی و فرهنگی روزگار خود گذاشته‌اند. اگرچه تاریخ نگاران صفوی و سفرنامه نویسان خارجی، به جهت محدودیت‌های مختلف، تصویر روشنی از آنان به دست نمی‌دهند، با وجود این، نقش آفرینی آنان در عرصه های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مشهود و غیر قابل انکار است. شاید بتوان گفت که به لحاظ تاریخی، زنان درباری حاضر در حرمسرا نقش قابل توجه تری در عرصه‌ی سیاست به ویژه در رابطه با دولت عثمانی و روابط ایران با این دولت از خود به جا گذاشتند و همین زنان نیز بودند که در جریان حمایت از فرهنگ و دانش رسمی در عصر صفوی گام‌های مؤثری برداشتند. زنان سایر طبقات نیز اگرچه در جریانات سیاسی و هچنین تقویت بن مایه های فرهنگ رسمی کمتر اثرگذار بودند اما به فراخور موقعیت اجتماعی خود، چه در خانواده و چه در جامعه‌ی صفوی پرفروغ ظاهر می‌شوند.در این پژوهش تلاش بر این بود تا با استناد بر مشاهدات سفرنامه نویسان خارجی و تاریخ نگاران داخلی و بر اساس تواریخ عثمانی و صفویه و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی نقش زنان در روابط ایران وعثمانی درعهد صفویه از اغاز تا ابتدای سلطنت عباس شاه پرداخته شد.