این پژوهش به بررسی نقش نفت درساختار حکومت پهلوی دوم با تکیه بررویکرد اقتدارگرایی بوروکراتیک پرداخته شد. افزایش درآمد نفتی باعث بهبود دیوانسالاران وگسترش بوروکراسی شد ولی از طرفی بخاطر مدیریت نامناسب دولت و تمرکز شدید و نادرست دستگاه بوروکراسی باعث شد حکومت پهلوی دوم به یک حکومت رانتی تبدیل شود. در این نگارش آنچه که نگارنده در پی آن است، این می باشد که مسأله نفت چه تأثیری بر روند اقتدارگرایی حاکمیت پهلوی داشت. نفت یکی از ابزارهای مهم در دست محمدرضا پهلوی بود تا تغییرات اساسی که در ساختار سیاسی و اقتصادی کشور مورد نظر شاه بود؛را اجرا کند. دولت پهلوی به یک دولت اقتدارگرای بوروکراتیک تبدیل شد. محمدرضاشاه تمام تلاش خود را کرد تا خود را فردی مقتدر در کشور و جهان معرفی کند. چرا که این اقتدار شاه به خاطر دستگاه بوروکراسی گسترده و افزایش درآمد نفتی بود که منجر به اقتدار سیاسی و اقتصادی شاه در جهان شد. این پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای مورد مطالعه قرار گرفته است.