هدف پژوهش حاضر، مقایسه میزان واریانس ژنتیکی افزایشی توجیه شده روش چند مرحله ای بیزB (MS-BayesB) با روش پویش کل ژنومی تک مرحله ای تصحیح شده مکرر (WssGWAS) برای صفات مرتبط با بازدهی خوراک در 920 قطعه بلدرچین ژاپنی بود. برای هر پرنده، افزایش وزن بدن (BWG)، میزان خوراک مصرفی (FI) و ضریب تبدیل خوراک (FCR) رکورد اندازه گیری شده و با استفاده از یک تراشه SNP ژنوم بلدرچین ژاپنی (Illumina iSelect 4K) تعیین ژنوتیپ شدند. میزان اثر هر یک SNPها با استفاده از نرم افزار GenSel و BLUPF90 برآورد گردید. پنجره هایی که بیش از 1 % واریانس را بیان می کردند به عنوان مناطق ژنومی اصلی استفاده شدند. نتایج این پژوهش نشان داد در مجموع روش WssGWAS از نظر میزان واریانس ژنتیکی افزایشی بیان شده در مقایسه با روش MS-BayesB عملکرد بهتری داشت. تعداد 15 پنجره ژنومی با بیش از 1% واریانس ژنتیکی بیان شده روی 10 کروموزوم مختلف، 1/23% واریانس ژنتیکی صفت افزایش وزن بدن را توجیه می کردند. تعداد 14 پنجره روی 9 کروموزوم مرتبط با میزان خوراک مصرفی بودند. این پنجره ها 3/28% واریانس ژنتیکی را بیان می کردند. همچنین برای ضریب تبدیل خوراک تعداد 12 منطقه ژنومی روی 9 کروموزوم، سهم 4/27 درصدی از واریانس ژنتیکی کل داشتند. نتایج این پژوهش نشان داد که در مجموع روش WssGWAS به علت استفاده همزمان از اطلاعات شجره ای، فنوتیپی و ژنوتیپی عملکرد بهتری در مقایسه با روش چند مرحله ای BayesB دارد. علاوه بر این، با توجه به شناسایی مناطق ژنومی جدید و نقش کلیدی ژن های ذکر شده در ایجاد صفات وزن بدن و بازده خوراک می توان کارآیی روش WssGWAS برای پویش ژنومی در صفات مهم اقتصادی در بلدرچین ژاپنی را تأیید کرد.