یکی از مهم ترین گزاره های فقهی و تفسیری دین اسلام مقوله جهاد است. در موضوع جهاد فروعات زیادی قابل احصا و شمارش است. فروعی که آیات متعددی در قرآن در مورد آن ها نازل شده که نشان از اهمیت این موضوع در آموزه های قرآنی دارد. هم چنین در سیره و سنت رسول اکرم (ص) و اهل بیت (علیهم السلام) در این زمینه روایات و احادیث بسیاری وارد شده است. در گستره این بحث مهم، مباحث جهاد دفاعی و ابتدایی از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. مقوله جهاد ابتدایی یکی از جستارهای چالش برانگیز در عصر غیبت به شمار می رود که عدم فهم صحیح آن باعث شده تا برخی آن را دستاویز حمله به دین اسلام قرار داده و اسلام را دین جنگ معرفی کنند. بسیاری از روشنفکران در زمینه جهاد ابتدایی معتقدند که جواز جنگ ابتدایی با آزادی تفکر و عقیده بشر در تعارض است و نوعی تحمیل عقیده به شمار می رود. لذا همواره این سؤال از سوی اندیشمندان مطرح بوده که آیا جهاد ابتدایی در حکومت اسلامی مجاز می باشد؟ لازم به ذکر است پژوهش های بسیاری در این زمینه صورت گرفته است، ولی تاکنون هیچ کدام به صورت مستقل و مقایسه ای به بررسی دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله صالحی نجف آبادی درباره جهاد در اسلام نپرداخته است. لذا نگارنده درصدد بررسی دیدگاه این دو اندیشمند می باشد. این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و بررسی آثار این دو اندیشمند صورت گرفته است. بر اساس پژوهش صورت گرفته، مرحوم علامه طباطبایی معتقد به جواز جهاد ابتدایی است؛ اما با بررسی آیات جهاد، چنین نتیجه می گیرد که عملاً هر چه در اسلام رخ داده است جهاد دفاعی بوده و جهاد ابتدایی به معنای این که خود جنگ، فارغ از نتایج و پیامدها یک اصل است و در زمینه خاص خود قابل اجراست، محقق نشده است. در مقابل، آیت الله صالحی نجف آبادی معتقد است که جنگ ابتدایی با کفار بی آزار تحریم شده و جهاد ابتدایی به معنای تحمیل دین با قدرت اسلحه در اسلام وجود ندارد. واکاوی آراء و بررسی استدلال ها بیانگر آن است که با توجه به شرایط جهان معاصر، وجوب جهاد ابتدایی فاقد موضوعیت است.