کودکان امروز، معماران جامعه ی فردای بشرند و چگونگی بنیان فکری آن ها نقش مستقیم و غیرقابل انکاری در سازندگی نسل های آینده دارد. آنچه می تواند در شکل گیری مثبت و موفق این بنیان و شالوده ی فکری اثر موثری داشته باشد ادبیات است و لزوما ادبیات مربوط به این گروه سنی می تواند موثرین روش القاء و نوعی الهام و پیام تدریجی باشد. از این رو متفکران و اندیشمندان هر جامعه، باید به طور ریشه ای و فزاینده به این موضوع توجه کنند و در ساخت آثار و تولیدات فکری ادبیات کودک به طور فنی بیش از پیش همت گمارند. یکی از ابزارهای هدفمند برای پرورش و بالندگی فکری کودکان داستان است. هر چه داستان فنی تر و دارای رویکرد مشخص تری باشد، در رسیدن به این هدف پیشرو تر خواهد بود. پایه های بنیادین داستان که منجر به فنی تر شدن هر چه بیشتر آثار کودک می شوند عناصر داستان است. با بررسی عناصر داستان در ادبیات و همچنین ادبیات کودک می توان به نقاط ضعف و قوت آثار پی برد و به آن ها امتیاز داد. از این حیث انتخاب موضوع پایان نامه با عنوان نقد و بررسی عناصر داستانی در کتاب قصص الحیوان فی القرآن اثر نویسنده و ادیب فرهیخته-ی مصری احمد بهجت را خالی از لطف نپنداشتیم. در این اثر به روش توصیفی- تحلیلی پس از پرداختن به کلیات پژوهش و چهارچوب مباحث نظری که تحت سیطره ی ادبیات کودک و انواع آن و همچنین ارائه ی شرح حال اجمالی از احمد بهجت، به بررسی عناصر داستان در ده داستان منتخب از قصص الحیوان فی القرآن پرداختیم. نتایج بدست آمده از این پژوهش بدین شرح است:1. پی رنگ عمدتا قوی به کار رفته است و حوادث در طول زمان و روابط علی و معلولی رخ داده اند.2. شخصیت در داستان های بررسی شده ی احمد بهجت که عمدتا شامل انسان و حیوان می شود و شخصیت اصلی آن ها حیوان است از نوع تمثیلی است و نویسنده در داستان ها از انواع شخصیت های ایستا و پویا بهره برده است که البته تعداد شخصیت-های ایستا بیشتر است.3. زاویه دید در داستان ها اول شخص یا درونی است و در اکثر آن ها عنصر گفت وگو چاشنی کار شده است که نویسنده از این عنصر برای معرفی شخصیت ها استفاده می کند و این امر سبب قوی تر شدن زاویه دید در آن ها شده است.4. درون مایه در همه ی داستان ها بیشتر جنبه ی اعتقادی، اخلاقی و تربیتی دارد که البته به طور غیرمستقیم ایراد شده است و پیوسته در بطن آن ها نبرد حق علیه باطل صورت