محمود دولت آبادی و نجیب محفوظ دو نویسنده ی برجسته ی معاصر ایران و مصر هستند که نقشی مهم در تکامل ادبیات داستانی این دو کشور داشته اند.دیالوگ یکی از مفاهیم امروزی است و اگر به گفتگوهای زمان های پیش از این بنگریم ، بیشتر متوجه فقدان حضورش می شویم . در دنیای پیشین اگر چه دیالوگ بود ، اما فرهنگ دیالوگ نبود. تک گویی از اواخر قرن 19 در نمایشنامه نویسی و داستا ن نویسی متداول شده است. در این شیوه ذهن گرایی و درون گرایی مد نظر است که البته با دو رویکرد بیرونی و درونی ارائه می شود. آن چیزی که در این تحقیق بدان پرداخته شد بررسی این عنصر هنری در آثار این دو نویسنده است و برای این منظور از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است. هدف از این پژوهش درک تفاوت و شباهت دو نویسنده در استفاده از این عنصر داستانی است. با مطالعه این عنصر هنری مشخص شد که هر دو نویسنده توانسته اند بیشترین بهره را در داستانهایشان از گفتگو و تک گویی ببرند تا تأثیر روانی شخصیتها را بر مخاطب دو چندان کنند.