منطقه فرارود در شمال شرقی خراسان بخشی از قلمرو جهان اسلام محسوب می شد که در قرن اول هجری ساکنان آن به تدریج پذیرای دین اسلام شدند. پس از ورود اسلام به این منطقه، تاریخ آن در گذر زمان تحولات سیاسی متعددی را تجربه نمود. هجوم مکرر اقوام فرا منطقه ای و شکل گیری و سقوط سلسله های متعدد سیاسی ماهیت تحولات این ناحیه را نشان می دهد. به رغم تحمیل الگوهای انسانی غیرمتجانس دینی به این منطقه اما آیین اسلام هم چنان روح حاکم بر فرآیند تحولات فرهنگی آن بوده است. این نوشتار در پی بررسی ساختار و تحولات سیاسی منطقه و هم چنین نوع اعمال حاکمیت دینی در خان نشینان منطقه فرارود هم زمان با تهاجم روس ها به این قلمرو می باشد. بر این اساس سوال اصلی این نوشتار این گونه قابل طرح است که منطقه فرارود در آستانه تهاجم روس ها چه شرایط سیاسی و دینی را تجربه می کرد ؟ روند پژوهش نشان می دهد که منازعات بی سرانجام بخشی از ماهیت تحولات این منطقه را شامل می شد در عین این که تمامی ارکان قدرت و ساختارهای رسمی در پی جاری ساختن آموزه های دینی در سازوکار اجرایی جامعه بودند. علاوه بر این رهبران دینی که جایگاه رسمی نیز نداشتند به عنوان بازوهای مکمل سعی در حفظ و تداوم سنت های دینی جامعه داشتند.