یکی از نقطههای عطف در تحول و اسلامی سازی علوم انسانی، نوع نگرش به حقیقت انسان است. اساساً تحول در علوم انسانی بدون تغییر نگاه به انسان امکانپذیر نیست. به نظر میرسد، هسته اصلی اختلاف دیدگاهها در نظریات علوم انسانی و اختلاف اساسی آنها با نگرش اسلامی در نوع انسانشناسی این نظریهها نهفته است. هر نوع تفسیر از چیستی، مبدأ، غایت و علت غایی انسان، بر توصیف، تبیین، تفسیر، پیشبینی و کنترل کنشهای انسانی که همان موضوع علوم انسانی است تأثیرگذار است. در این مقاله با روش تحلیلی-توصیفی به بیان تأثیر دیدگاه انسانشناختی تکاملی، بر نظریات علوم انسانی در پنج حوزه جامعهشناسی، علوم سیاسی، روانشناسی، اقتصاد، اخلاق پرداخته و این تأثیر را با ذکر نمونههایی نشان داده شده است. علت گزینش این موارد بروز و ظهور بیشتر تکامل در آنها است وگرنه تأثیر تکامل در علوم انسانی اختصاصی به این موارد ندارد.