زمینه و هدف: نیروی انسانی کارآمد، از مهم ترین منابع برای توسعه هر کشور محسوب می شود. از طرف دیگر عدالت آموزشی از اصول اصلی آموزش می باشد. هوشمندسازی مدارس می تواند با استفاده از روش ها و امکانات جدید ،دسترسی به منابع آموزشی را تسهیل نماید. یکی از اقدامات انجام شده در آموزش و پرورش، در بروزرسانی فرایند آموزش، تهیه و اجرای سند تحول بنیادین است. در این پژوهش به بررسی و مقایسه مولفه های عدالت آموزشی در مدارس هوشمند و غیرهوشمند دوره ی اول متوسطه از دیدگاه مدیران و معلمان و کارشناسان فناوری و اطلاعات شهر اراک بر اساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش پرداخته می شود. روش: روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی از نوع علی و مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش شامل معلمان و مدیران مدارس دوره ی اول متوسطه شهر اراک و کارشناسان فناوری و اطلاعات اداره آموزش و پرورش شهر اراک می باشد که از بین کلیه افراد دارای شریط، 221 معلم، 35 مدیر و 15 کارشناس در این پژوهش همکاری کردند. روش گردآوری اطلاعات، استفاده از ابزار پرسشنامه می باشد. روایی پرسشنامه توسط خبرگان انجام شد و برای تعیین ضریب روایی کل آزمون نیز از شاخص روایی محتوایی، استفاده شد. همچنین جهت بررسی اعتبار داده های حاصل از ابزار اندازه گیری، از روش آلفای کرانباخ استفاده شد که میانگین 93/. بدست آمد. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی همانند فراوانی، میانگین و انحراف معیار و روش آماری تی تک نمونه ای، از نرم افزار SPSS نسخه ی 26، استفاده شد. یافته ها: از نظر معلمان و مدیران بین مدارس هوشمند و غیرهوشمند از نظر عدالت آموزشی تفاوت معنی داری وجود داشت. کارشناسان فناوری و اطلاعات تفاوت معنی داری بین دو نوع مدارس هوشمند و غیرهوشمند از نظر عدالت آموزشی قائل نشده اند. نتیجه گیری: هوشمندسازی مدارس می تواند به عنوان روشی مناسب برای تحقق عدالت آموزشی و تحقق اهداف سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، استفاده شود و بسترسازی لازم برای دسترسی مناسب همگان به آموزش و تحقق عدالت آموزشی در شرایط بروز بحران های اجتماعی(اپیدمی بیماری واگیردار، بلایای طبیعی، آلودگی هوا و...)، را فراهم سازد.