پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه معنادرمانی بر بهزیستی عمومی، تابآوری و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مؤسسه نیکوکاری رعد مهربانی شهر اراک در سال 1400 بودند که از طریق روش نمونهگیری در دسترس و بر اساس معیارهای ورود و خروج تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازهگیری در این پژوهش پرسشنامه بهزیستی عمومی داپوی (GWD، 1972)، تابآوری کانر و دیویدسون (CD-RIS، 2003) و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL، 1998) بود. گروه آزمایش به مدت 14 جلسه 45 دقیقهای تحت برنامه معنا درمانی قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخلهای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل دادههای آماری با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره صورت گرفت. یافتهها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون تفاوت معناداری بین پس آزمون گروه آزمایش و گواه در بهزیستی عمومی، تابآوری و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس وجود دارد (01/0p=). بر اساس نتایج پژوهش میتوان گفت معنادرمانی روش مداخلهای مناسبی برای ارتقای بهزیستی عمومی، تابآوری و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس است.