ازآنجاکه پینتر در درد خفیف، حوادث و تعاملات شخصیّتها را در پسزمینهی باغ و طبیعت روایت میکند، این مقاله استدلال میکند که مجاورت انسان و طبیعت در این نمایشنامه معنادار بوده است و تحلیل آن به درک کلّی متن یاری میرساند. باتوجّه به نقش پررنگ شخصیّت پردازی در درد خفیف، پرسشِ محوری این مقاله مبتنی بر امکان هایی است که رابطه ی انسان و طبیعت به پینتر در شخصیّت پردازی میدهد. بدین منظور، مبانی نقد زیست محیطی با تمرکز بر نظرات بومفمنیسمیِ اِنِت کلودنی و همچنین مفاهیم «محتوای آشکار» و «محتوای پنهان» از زیگموند فروید بر متن اعمال می شود. ترکیب این دو خوانش به منظور تحلیل دغدغه ها و پیچیدگی های روانی شخصیّتِ مرد نمایشنامه صورت می گیرد، زیرا استدلال این مقاله بر این است که محتوای کلّی این اثر مربوط به فانتزی اوست. ازآنجاکه شخصیّت مرد در کشاکش مواجهه با حقیقت ناتوانی خود در اثر کهولت سن است، «محتوای آشکار»، یعنی آنچه در فضای باغ رخ می دهد، معانی نمادینی در خود دارد که «محتوای پنهان» آن اضطراب های برآمده از ورود به دوران پیری است. بنابراین، مقاله ی پیشرو معتقد است که همانند رؤیا یا فانتزی، محتوای نمایش نیازمند تعبیر است، تعبیری که از مقایسه ی «محتوای آشکار» و «محتوای پنهان» حاصل می شود.