تحلیل گفتمان، میدانی جدید در حوزۀ مطالعات قرآنی است و از آنجا که عبدالکریم خطیب، از مفسران برجستۀ مصری و فردی روشنفکر با اندیشه های اصلاحی و معتقد به تقریب بین مذاهب اسلامی است ، مقاله حاضر با تکیه بر روش تحلیل گفتمان، در صدد واکاوی رویکردهای تفسیری و موارد بهره گیری ایشان از ظرفیت قرآن در مواجهه با گفتمان های علمی معاصر است. بررسی ها حاکی از آن است که جامعیت قرآن و اتحاد امت اسلامی در پرتو رجوع به قرآن، اضلاع گفتمانی دوران ایشان را رقم زده و قرآن محوری در تمام مراحل تبیین آیات و حتی در نقد روایات، نقش معرفت زمینه ای را درگفتمان تفسیری خطیب داشته است. استنتاج معانی وگستره روش تفسیری قرآن به قرآن در تفسیر خطیب، متناسب با اقتضائات و گفتمان های علمی عصر ایشان است. تبیین نکات ادبی، رفع و حلّ تعارضات ظاهری آیات، ارائۀ آیات نظایر لفظی یا مفهومی و یا هر دو، وصول به مراد و مفهوم آیه و کشف نکات جدید در سایۀ پیوند و انضمام به دیگر آیات، نمود این مؤلفه ها در آرای تفسیری خطیب است.