1403/10/07
ابراهیم اناری بزچلوئی

ابراهیم اناری بزچلوئی

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید: https://orcid.org/0000-0001-6766-0693
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده ادبیات و زبان های خارجی
نشانی: دانشگاه اراک- گروه زبان و ادبیات عربی
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
نقد و بررسی ترجمه فولادوند از جزء بیست و هفتم قرآن کریم براساس نظریه گارسس
نوع پژوهش
پایان نامه های تقاضا محور و غیر تقاضا محور
کلیدواژه‌ها
ترجمه‌ی قرآن، فولادوند، نظریه‌ی گارسس، سطح معنایی لغوی، سطح نحوی صرفی، سطح گفتمانی کارکردی، سطح سبکی منظورشناختی (کاربرد شناختی یا عملی).
سال 1401
پژوهشگران ابراهیم اناری بزچلوئی(استاد راهنما)، سید ابوالفضل سجادی(استاد مشاور)، نسیم شریفی(دانشجو)

چکیده

الگوها و نظریه های متفاوتی از سوی نظریه پردازان ترجمه، ارائه شده است که به عنوان معیاری مناسب و با کارکرد دقیق‌تر برای سنجش ترجمه‌ها به کار می‌روند. نظریه‌ی ارزیابی کیفیت ترجمه‌ی «کارمن گارسس» از مهم‌ترین نظریات حوزه‌ی زبان‌شناسی است که به منظور تشخیص سطح کیفی ترجمه‌ها سازمان یافته و به تحلیل کیفی متون ترجمه شده‌ی ادبی می‌پردازد. این الگو بر اساس اصل برابری میان متن مبدا و مقصد استوار اسـت و آن را در چهار سطح معنایی- لغوی، نحوی- صرفی، گفتمانی-کارکردی و سطح سبکی- منظور شـناختی (کاربرد شناختی یا عملی) می‌داند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی ترجمه استاد فولادوند از جزء بیست و هفتم قرآن کریم را بر مبنای سطوح چهارگانه مدل گارسس مورد بررسی و نقد قرار داده است. نتایج نشان می‌دهـد کـه مترجم در سطح معنایی - لغوی، تنها از بسط نحوی به وفور استفاده کرده و این مولفه در جای جای ترجمه به چشم می‌خورد. در سطح نحوی – صرفی، از ترجمه‌ی تحت اللفظی، تلویح، تقلیل و حذف بیشترین استفاده را کرده و سه مولفه‌ی تغییر نحو، جبران و توضیح و بسط معنی را زیاد به کار گرفته است، همچنین تغییر دیدگاه یا بیان و تغییر در نوع جمله به میزان متوسط در ترجمه‌ی او به کار رفته است. در سطح گفتمانی – کارکردی، از مولفه‌ی تغییر لحن به میزان متوسط و از مولفه‌ی تغییر ساختار درونی متن مبدا به میزان اندک استفاده کرده است. در سطح سبکی – منظورشناختی، از سه مولفه‌ی بسط خلاقه، حفظ اسامی خاص با معادل متن مبدا و بسط ساده زیاد و از مولفه‌ی حفظ ساختارهای متن مبدا به طور متوسط استفاده کرده است.