قرآن کریم به عنوان معجزه پیامبر خاتم(ص) از جهاتی چند دارای اعجاز است. نظریۀ اعجاز قرآن به عنوان ساختاری گفتمان مدار، مبتنی بر «آیات تحدّی» است. اهمیّت مبحث تحدّی به عنوان مرجع مهمِ نظریۀ اعجاز قرآن و نیز ارتباطی که این مبحث با دانش های زبانی دارد سبب شد مقولۀ اعجاز در آیات تحدّی را بر اساس نظام های تحلیل گفتمان مورد بررسی قرار دهیم. نتایج پژوهش حاضر که به روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفت حاکی از آن است که تحدّی یک گفتمان دو سویه است که با گفتمان رخدادی از نوع مشیّت الهی، آغاز شده و گفته یابان را باخبر می سازد که قادر نخواهند بود مثل قرآن بیاورند. سپس گفته یابان در مقابل یک نظام هوشمند از نوع کنشی و برنامه مدار قرار می گیرند، در این مسیر با اشاره به عدم امکانِ اثبات صدق ادّعای منکران، توانش آنان در یک گفتمان احساسی از نوع تنشی-عاطفی تحریک شده و آنان در مسیر تحدّی سوق داده می شوند. در این آیات، گفته یابان می توانند سایر همفکران خود را نیز با خود همراه کنند و این امر نشان از نظام گفتمان هوشمند از نوع القایی میان منکران دارد تا با استفاده از راهکارهایی، با دعوت سایرین توان خود را در این مبارزه تقویت نمایند. هرچند نتیجۀ این گفتمان، حاکی از عدم موفقیت گفته یابان در همانندآوری است.