ایران در دوران مشروطه وارد مرحله جدیدی از تغییر و تحولات در ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی گردید که با تحولات پیش از آن تفاوت بسیاری داشت و نقطه آغازینی در تاریخ این سرزمین به شمار می رود .تاقبل از انقلاب مشروطه ،شرایط سیاسی و اجتماعی ناشی از جامعه مردسالاری ایران،زندگی بانوان ایرانی را تا حدود زیادی محدود نموده بود و آنهانمی توانستند جایگاه مناسب خود را درجامعه به دست آورند.بیشتر فعالیت زنان در این دوره اداره خانه،تربیت فرزندان،تولیدات دستی و در جوامع روستایی و عشایری مشارکت در کار کشاورزی و دامپروری بود. به این صورت زنان ایران به خاطر عدم برخورداری از امکانات و حقوق اولیه نقش بسیار کمرنگی در امور مختلف اجتماع داشتند.آموزش مکتب خانه ای ومحتوای آن که درطول چندقرن متحول نشده وفرسوده و ناتوان درتأمین نیازهای بانوان جامعه ایرانی.نیمه پنهان ،ولی بالقوه جامعه ایران از همان فرصت های کمی که جنبش مشروطه در اختیارش قرار داده بود برای احقاق حضور و حقوق خود پیش از آنکه منتظر حمایت دولت و پشتیبانی قانون بماندبه انسجام خود اقدام نمود. انقلاب مشروطه و آزادی های سیاسی و اجتماعی ناشی از آن باعث شد تا زنان بتوانند خواسته ها و آرمان های خود را از محافل دربسته به پهنه اجتماع بکشانند.با تأسیس مجلس ملی از هر راه ممکن تلاش کردند تا از ثمرات انقلاب پاسداری کنند. نظیر عکس العمل به اولتیماتوم روسیه،تحریم کالاهای روسی و انگلیسی وفروش طلاهای خودبرای گشایش بانک ملی. از دیگر نشانه های حضور زنان پس از پیروزی جنبش مشروطه می توان به تلاش آنان برای پرداختن به امور مخصوص به خود مانند بر پایی انجمن ها، مدارس نو، روزنامه های زنان و تلاش برای آگاه نمودن گروه های مختلف زنان اشاره کرد. البته در این گام با مخالفت های زیادی از سوی گروه های سنتی جامعه روبه رو شدندولی به تلاش های خویش برای تثبیت موقعیت خود ادامه دادند.