چکیده دوران خلافت بنی امیه پس از صلح معاویه با امام حسن علیه السلام اعلام خلافت از سوی معاویه بن ابی سفیان در سال چهل ویک قمری آغاز گردیده و پس از معاویه بن یزید خلافت امویان از شاخه سفیانی به شاخه مروانی در سال شصت و چهار هجری قمری انتقال و با کشته شدن مروان بن محمد یا مروان حمار در سال یکصد وسی و دو هجری قمری پایان یافت. اگر به اختلاف بین بنی هاشم و بنی امیه بنگریم، در خواهیم یافت که این اختلاف سابقه ای دیرینه دارد و به قبل از ظهور اسلام برمی گردد که تا حدودی حل وفصل شده بود. لیکن با ظهور پیامبر اسلام از میان بنی هاشم این زخم دیرینه دوباره سرباز کرد و با به خلافت رسیدن معاویه به معرض نمایش درآمد. اوج این اختلاف را می توان در واقعه عاشورا مشاهده نمود. بعد از این واقعه اکثر تحرکاتی که از سوی علویان انجام گرفت، به خونخواهی قاتلان حضرت سیدالشهدا علیه السلام بود. پژوهش حاضر تلاش دارد با نگاهی به روابط امویان و علویان به این پرسش پاسخ دهد که آیا سیاست مروانیان نسبت به علویان وطرفداران آنها در حجاز و عراق یا یکدیگر متفاوت بوده است؟ مدعای پژوهش حاضر بر این است که سیاست امویان نسبت به علویان و طرفداران آنها در عراق و حجاز با یکدیگر متفاوت بوده است. به طوری که مروانیان نسبت به علویان در حجاز سیاست مدارا و همراهی توأم با تزویر و ریا را در پیش گرفته اند و در مقابل سیاست آنان نسبت به علویان در عراق به واسطه شرایط سیاسی و اجتماعی سیاستی سرکوبگرایانه همراه با تخریب بوده است. در بررسی تطبیقی این دو به دنبال یافتن چرایی چنین تفاوتی در تعامل مروانیان با علویان هستیم. در این نوشتار با استفاده از روش کتابخانه ای تحلیلی - توصیفی به بررسی تطبیقی سیاست های امویان مروانی نسبت به علویان در عراق و حجاز پرداخته شده است.