منطقه خراسان یکی از مهم ترین کانون های بحران در دوره صفوی بود. این منطقه به سبب موقعیت حساس و مهمی که داشت، همواره، مورد توجه همسایگان ایران، به ویژه ازبکان، قرار می گرفت. ازبکان به عنوان وارثان چنگیز و سپس تیموریان، خراسان را سرزمین موروثی خود می انگاشتند. در مقابل، صفویان نیز به عنوان جانشینان حکومت های رسمی ایران، این سرزمین را جزیی از قلمرو خود می شمردند. این عامل، در کنار عوامل مذهبی، زمینه های برخورد های طولانی مدت صفویان با ازبکان را فراهم کرد. تقریباً یک دهه پس از ایجاد دولت صفوی، مناسبات این دو به صورت منازعات سیاسی و مذهبی بروز یافت. این منازعات در همه ادوار دولت صفوی تداوم داشت و از رهگذر آن، منطقه خراسان متحمل آسیب های جدی شد. حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و مذهبی منطقه خراسان، که تا پیش از یورش های ازبکان طریق اعتلا می پیمود، بر اثر تهاجمات پیوسته آنها دچار رکود و رخوت شد.پرسش محوری این پژوهش بر این اصل استوار است که تهاجمات ازبکان چه تاثیراتی بر ساختار سیاسی و شرایط اجتماعی، اقتصادی و مذهبی منطقه خراسان داشته است؟نتایج این تحقیق نشان می دهد که یورش های پیوسته ازبکان به مناطق آباد خراسان تمامی ابعاد حیات انسانی در این منطقه را تحت تاثیر خود قرار داد و روند رشد و ارتقای فضای کلی خراسان را متوقف کرد و یا کاهش داد.