مولوی یکی از برجسته ترین عارفان اهل حکمت در تاریخ تفکر فارسی است و همین امر سبب شده است تا اثر ارزندۀ او مثنوی، سرشار از مفاهیم عرفانی- حکمی باشد. از جملۀ این مفاهیم مفهوم عالم مثال است که تا کنون بیشتر نزد اهل حکمت مورد تأمل بوده و کمتر مورد توجه اهل عرفان و ادبیات قرار داشته است. در این پژوهش سعی شده است مفهوم عالم مثال و حس مرتبط با آن یعنی قوۀ خیال و رابطۀ بین آن دو در مثنوی بررسی و تحلیل شود. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که از نظر مولوی، عالم مثال و نیروی خیال، مفاهیمی هستی شناسانه و معرفت شناسانه هستند که تأمل در آنها چگونگی رابطۀ انسان با جهان و عالم ماوراء ماده و نحوۀ دریافتهای عرفانی و شهودی عرفا و حتی شعرای عارف را تبیین می کند.