هدف پژوهش حاضر بررسی روند تحولی امیدواری و مؤلفه های آن در کارکنان از 20 تا 60 سالگی بود. بنابراین، پژوهش در قالب یک مطالعه مقطعی و طرح علی-مقایسه ای انجام شد. برای این منظور، از بین کارکنان شرکت توزیع نیروی برق استان مرکزی، 250 نفر در 4 گروه سنی از نیمه اول جوانی تا نیمه دوم میانسالی به صورت در دسترس انتخاب گردید و پرسشنامه امیدواری اسنایدر در مورد آنها اجرا گردید. برای ایجاد تمایز سنی بیشتر بین گروه های مورد بررسی، افراد30، 40 و 50 ساله از بررسی حذف گردید و در نهایت افراد بین20 تا 30 سال (54 نفر)، بین 30 تا 40 سال (52 نفر)، بین 40 تا 50 سال (49 نفر) و بین 50 تا 60 سال (48 نفر) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که تفاوت معناداری در ترکیب خطی تفکر مسیر و عاملیت در گروه های مورد بررسی وجود داشت. تحلیل واریانس تک متغیره نیز نشان داد که تنها در تفکر مسیر و نه در تفکر عاملیت بین گروه ها تفاوت معنادار وجود داشت. مقایسه های زوجی کمترین تفاوت معنادار نیز نشان داد که نیمه دوم جوانی و نیمه اول میانسالی بالاترین میزان تفکر مسیر و نیمه دوم میانسالی کمترین میزان آن را دارد. در نتیجه، تقویت امیدواری و تفکر مسیر در نیمه دوم میانسالی یا سال های پایانی دوران شغلی باید مورد توجه قرار گیرد، و برنامه ها و آموزش های لازم در این زمینه به کار گرفته شود.