در بررسی وضعیت طراحان فرش اراک در دوره معاصر )دو دهه اخیر(، کاهش شدید تعداد طراحان و باقی ماندن شش کارگاه نیمه فعال در بازار سنتی شهر اراک نشان از وجود مسائل و مشکالتی در جامعه طراحان فرش اراک دارد. هدف این پژوهش آسیبشناسی وضعیت این طراحان و شناسایی علل پیدایش آن است. از آنجا که این پژوهش از نوع کیفی بوده و دالیل فراوان و متنوعی در ایجاد وضعیت کنونی طراحان فرش اراک دخیل است، روش نظریه زمینهای به کار گرفته شده است تا از نظرات سلیقهای اجتناب شود. بدین منظور، اطالعات مورد نیاز به صورت مصاحبه عمیق با جامعه آماری متشکل از شش طراح و همچنین شش تاجر یا تولیدکننده فرش گردآوری شده است. روش نمونهگیری طراحان، هدفمند معیاری و نمونهگیری تجار، از نوع هدفمند گلولهبرفی است. مصاحبهها طبق روند نظریه زمینهای، ابتدا با کدگذاری باز در سطح اول منجر به تولید مفاهیم و در سطح دوم منجر به تولید مقولههای متعددی شده است. در ادامه، با کدگذاری محوری و تحلیل آنها، وجود ده مقوله هستهای در پیدایش وضعیت نامطلوب طراحان فرش اراک موثر است که با تقسیم مجموع این عوامل در سه سطح خرد )نحوه عملکرد طراحان(، میانی )وضعیت تجارت فرش اراک( و کالن )تولید و تجارت فرش ایران در عرصه جهانی( میتوان چنین نتیجه گرفت که کدگذاریها نشان از وضعیت نامطلوب جامعه طراحان فرش اراک دارد که بر مبنای پارادایمهای تئوری زمینهای، بیشتر این عوامل به نحوه عملکرد خود طراحان)شرایط علّی( بر میگردد و برخی به طور غیر مستقیم برگرفته از مسائل تجارت فرش اراک و ایران )شرایط زمینهای و تداوم روند حاضر( است. در نهایت پیامدهای این وضعیت نامطلوب، عدم نوآوری در طراحی فرش اراک و به تبع آن آسیب به پیکره تولیدو تجارت فرش اراک شناسایی میشوند