هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین باورهای مذهبی و بلوغ عاطفی با تمایل به ازدواج در بین جوانان شهر اردکان بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و نحوه گردآوری داده ها از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه جوانان 25 تا 30 سال شهر اردکان بود. با توجه به عدم دسترسی محقق به تعداد کامل جامعه، با توجه به بالاترین میزان تعداد نمونه در جدول مورگان، 384 نفر از جوانان انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه باورهای مذهبی معبد(1379)، مقیاس بلوغ عاطفی سینک و بهارگاوا (1990) و پرسشنامه رغبت به ازدواج حیدری و همکاران (1383) بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها ابتدا از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف جهت تعیین توزیع طبیعی دادهها استفاده شد. از آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزارهای (SPSS22) استفاده شد. در بررسی آزمون فرضیهها نیز سطح معنیداری برابر با (05/0≥P) در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بین باورهای مذهبی با تمایل به ازدواج ( 05/0≥ 001/0 = P و 457/0= r) و بین بلوغ عاطفی با تمایل به ازدواج ( 05/0≥ 001/0 = P و 647/0= r) از نظر آماری رابطه مستقیم و معنیداری وجود داشت. باورهای مذهبی، 8/20 درصد از متغیر تمایل به ازدواج و بلوغ عاطفی، 1/24 درصد از متغیر تمایل به ازدواج در بین جوانان شهر اردکان را پیشبینی میکند. بنابراین و با توجه به نتایج پژوهش، لزوم تقویت باورهای مذهبی و هوش عاطفی برای جوانان بیش از پیش حایز اهمیت و توجه است و می بایست با برنامه های فرهنگی و همچنین کلاس های آموزشی فوق برنامه در دانشگاه ها و مراکز آموزشی، این متغیر ها در جوانان تقویت شود تا زندگی مشترک آینده آنان دارای کیفیت مناسب و سازگاری مطلوبی باشد.