هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت تربیتسیاسی مبتنی بر بازسازی اجتماعی در برنامهدرسی مطالعات اجتماعی دوره متوسطه است. رویکرد پژوهش ترکیبی و روش مورد استفاده تحلیل محتوای کمی و کیفی بود. جامعه آماری پژوهش، کتابهای مطالعات اجتماعی دوره متوسطه اول و نمونه نیز بر اساس سرشماری کل کتاب ها و به شیوه هدفمد انتخاب شد. برای گردآوری دادهها از چکلیست محققساخته استفاده شد و بهمنظور ارزیابی روایی شاخصها از روایی محتوا (CVR) بر مبنای نظر متخصصان استفاده شد که نتیجه روایی محتوایی 98/ بهدست آمد. همچنین پایایی دادهها با استفاده از ضریب توافق 94 درصد محاسبه شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها در بخش کمی از آمار توصیفی و به منظور آزمون تناسب توجه از آزمون خیدو استفاده شد. همچنین در بخش کیفی از تحلیل مضمون استفاده شد. نتایج بهدستآمده از پژوهش نشان داد که درمجموع 31 بار به مؤلفه تربیت سیاسی توجه شده است که بالاترین فراوانی مربوط به شاخص «آگاهی و درک مسائل سیاسی منطقهای و بینالمللی با فراوانی 13 (1/41 درصد) و شاخص «حق تصمیمگیری افراد بر سرنوشت سیاسی خویش با فراوانی 10 (2/32 درصد) به ترتیب دارای بیشترین فراوانی و شاخصهای «حق انتقاد به مسئولین»، «حق انتقاد از نهادهای اجتماعی»، «پاسخگویی نهادهای اجتماعی» و «معیار تشخیص و انتخاب اصلح در انتخابات» هرکدام با فراوانی 1 ( 3/3 درصد) کمترین میزان فراوانی را به خود اختصاص دادهاند. به شاخصهای «اصلاح نهادهای اجتماعی» و «توجه به کثرتگرایی سیاسی» هیچ توجهی نشده است. نتایج آزمون خیدو نیز نشان داد که در پرداختن به مؤلفههای تربیتسیاسی در کتابهای مطالعات اجتماعی متوسطه توازن مناسبی وجود ندارد.