فرش هویت بومی فرهنگ ایرانی است و عمده ترین و اصیل ترین صنعت دستی کشور است که از لحاظ اشتغال به ویژه در مناطق روستایی و صادرات غیر نفتی جایگاه مهمی دارد و بخش قابل توجهی از تولید ناخالص ملی را تشکیل می دهد. زنان بافنده روستایی بخش عظیم نیروی تولید فرش می باشند. مسائلی چون رشد جمعیت مناطق روستایی بدون تقویت زیرساخت های اقتصادی، تخریب منابع طبیعی به دلیل توسعه فعالیت های تولیدی مبتنی بر منابع طبیعی، مهاجرت به شهر به دلیل نبود فرصت های شغلی و توزیع نامناسب امکانات در مناطق روستایی سبب بهم ریختگی تراکم جمعیت این مناطق و کاهش بهره وری نیروی انسانی شده است. از آنجا که کارآفرینی نیروی محرکه توسعه است این پژوهش با در نظر داشتن مناطق روستایی به نقش زنان کارآفرین در حوزه فرش دستباف در توسعه این مناطق پرداخته است. ضرورت انجام این پژوهش در کاهش فعالیت کارگاهی فرش دستباف در مناطق روستایی و دسترسی آسان به نیروی بافنده ماهر به عنوان بعد اصلی نیروی انسانی تولید فرش است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است. جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه ای است که با مصاحبه عمیق و پرسشنامه انجام شده است. مبنای پرسشنامه مصاحبه و ادبیات پژوهش بوده که روایی آن مورد تایید خبرگان فرش و در پایایی آن ضریب آلفای کرونباخ مقدار 82/0به دست آمد که رقم قابل قبولی است. جامعه آماری در بخش کیفی به صورت سرشماری و برای پرسشنامه به صورت تصادفی در دسترس به تعداد 127 نفر انتخاب شده است. یافته های پژوهش به صورت توصیفی و استنباطی تحلیل گردید. پس از کدبندی داده های توصیفی داده های پرسشنامه تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد، فرضیه های مطرح شده در این پژوهش تایید شده و عوامل توسعه فعالیت کارآفرینی زنان در مناطق روستایی به ترتیب عبارتند از: ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، نیروی انسانی و نوآوری.