چکیده: تحلیل گفتمان یکی از شاخه های نوپای زبان شناسی غرب است که متون ادبی و کلام را تحلیل و بررسی می کند و معانی پنهان شده را برای مخاطب آشکار می کند. رویکرد زبانشناختی نقشگرای مایکل هلیدی متن را در سه ساختار اندیشگانی، متنی و بینافردی مورد مطالعه و بررسی قرار می دهد و باعث درک بیشتر مخاطب از متن می-شود. قرآن کلام وحی است و بسیار بلیغ و دارای ظرایف بسیاری است که برای فهم معانی فوق بشری آن باید کوشش فراوان داشت. در این مقاله سعی بر این است که با توجه به نگره ی سیستمی–نقشی هلیدی، با رسم جدول و بررسی فرآیندهای موجود در سوره نام برده و واژگان موجود در آیات، انسجام، تحرک، پویایی و قطعیت کلام به کار رفته در سوره ی تین مشخص شود و معانی ضمنی آن آشکار شود و به فهم عمیق مخاطب از آیات کمک کند و با این نگره مشخص خواهد شد که خداوند در انتخاب واژگان بسیار ظریف و هوشیارانه برخورد کرده است و این باعث انسجام و تأثیر عمیق معانی در مخاطب شده است.