۱۴۰۴/۰۳/۰۹
سید علی مرتضوی امامی زواره

سید علی مرتضوی امامی زواره

مرتبه علمی: استادیار
ارکید: https://orcid.org/۰۰۰۰-۰۰۰۲-۰۰۶۸-۰۲۳۲
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده علوم اداری و اقتصاد
نشانی: دانشگاه اراک- گروه علوم سیاسی
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
مقایسه روش شناسی ماکس وبر و جوادطباطبایی درباره دلیل عقب ماندگی ایران دوران قدیم
نوع پژوهش
مقاله چاپ‌شده
کلیدواژه‌ها
ذهن، طباطبایی، عین، ماکس وبر
سال 1401
مجله روش شناسي علوم انساني
شناسه DOI
پژوهشگران سید علی مرتضوی امامی زواره

چکیده

سیدجواد طباطبایی یکی از سرشناس ترین متفکران ایرانی است که با رهیافتی فلسفی ، دلیل عقب ماندگی ایران را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. وی دلیل عقب ماندگی ایران را امتناع اندیشه می داند. او بر این باور است که علت العلل تمامی بحران ها و عقب ماندگی جامعه ایرانی به فقدان عقلانیت فلسفی مربوط می شود. او جز برش های کوتاهی از تاریخ ایران سرتاسر تاریخ ایران را چیزی جز رویکردهای خام ایدئولوژیک، جامعه شناسانه و سوبژکتیویستی خویش در تحلیل دلیل عقب ماندگی ایران زمبن به یک رابطه علی میان فقدان عقلانیت و عقب ماندگی ایران می رسد. در برابر این رویکرد تقلیل گرایانه طباطبایی که همه بحران های جامعه ایرانی رابه فقدان اندیشه و عقلانیت غربی تحویل می کند، بابهره جستن از روش شناسی ماکس ور می توان این سخن را به میان آورد که ایده ها و اندیشه ها تنها از طریق رابطه ها، میانجی ها و ساختارها تاثیر می گذراند و اندیشیدن امری اجتماعی است. همواره کلیتی انضمامی وجود دارد که ایده ها و مناسبات به صورتی در هم تنیده متعلق به این کلیت انضمامی هستند. بنابراین، امتناع تفکر و اندیشه در سطح اجتماعی به عنوان امتناعی در تحرک در مناسبات و قفل شدگی در ساختار موجودیت انضمامی موضوعیت دارد. در جامعه شناسی ماکس وبر، پروتستانتیسم نه به عنوان عامل توضیح دهنده سرمایه داری بلکه به عنوان عاملی مطرح است که انگیزه های انسانی را در داشتن نگاهی ویژه به کار، زندگی، صرفه جویی و مال اندوزی مفهوم می سازد. ماکس وبر نمی گوید که سرمایه داری، اختراع پروتستانتیسم است، بلکه توجه او به منشی است در زندگی که وجهی از آن عقلانیت اقتصادی ای است که در اصل، غیرعقلانی است، چون مال اندوزی ای است بدون انگیزه مصرف، حسابگری ای است که کامجویی فردی در آن به حساب نیامده است. ماکس وبر در ریاضت و سخت کوشی و امساک کالونی، آن عنصر غیر عقلانی ای را می بیند که پیش تازاننده عقلانیت سرمایه داری مدرن می شود. از عقلانیت مدرن نمی توان سخن گفت، مگر آنکه به سرمایه داری توجه کرد. بنابراین عقلانیت وبری عقلانیت دره متنیده باکردارها و نهادها و عقلانیتی تاریخ مند است. در این جستار این فرضیه آزمون می شود که در تحلیل و فهم عقب ماندگی ایران قدیم، باید به ارتباط ارگانیک میان ایده ها و کردارها و نهادها توجه کرد و نمی توان با رویکرد تقلیل گرایانه طباطبایی که تاریخ و تناقضات